اثربخشی آموزش با رویکرد مثبت نگر بر تنظیم هیجانی و تحریف های شناختی مادران دارای کودک کم توان ذهنی abstract
هدف پژوهش حاضر آموزش با رویکرد مثبت نگر بر
تنظیم هیجانی و
تحریف های شناختی مادران دارای کودک کم توان ذهنی دختر استان گلستان بود. روش پژوهش، طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش همه مادران دانش آموزان دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر با سن تقویمی 17 تا 21 سال مشغول به تحصیل در مدرسه استثنایی فرزانگان استان گلستان واقع در شهرستان گرگان در سال تحصیلی 95-96 بودند. از بین مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر، با نظر استاد راهنما 20 نفر با توجه به ملاک های ورود به پژوهش به روش در دسترس انتخاب، سپس به تصادف در دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) گمارده شدند. شیوه نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه های
تنظیم هیجانی و پرسشنامه
تحریف های شناختی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد و از تحلیل کوواریانس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که سطح معناداری مربوط به آموزش با رویکرد مثبت نگر در مادران دانش آموزان کم توان ذهنی تاثیرگذار است؛ و در فرضیات دیگر نیز می توان پذیرفت که آموزش با رویکرد مثبت نگر بر
تنظیم هیجانی و
تحریف های شناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی تاثیرگذار است.