تاملی در چرایی لزوم بازنگری در علوم انسانی

Publish Year: 1389
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 437

This Paper With 38 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PAFA-1-1_001

تاریخ نمایه سازی: 6 اسفند 1398

Abstract:

در این نوشتار با بررسی سیر پیدایش علوم انسانی جدید و انتقال علوم انسانی که در ادیان به آن پرداخته می شد، به مکاتب فلسفی تجربه گرا، به عنوان سپری مرموز و حساب شده، به چرایی لزوم بازگری در علوم انسانی پرداخته شده است. در این سیر، نخست ادیان تحریف شده به جای ادیان حقیقی پدید آمدند و سده های پیاپی مطالب خرافی و دور از عقل و منطق را به نام دین و مذهب رواج دادند علم و تحقیقات علمی در منظر دین کلیسایی، جرم شناخته می شد، علوم انسانی رایج با ماهیت کمی، ظاهربین و قدرت طلب آن در جوامع اسلامی همراه با مبای سکولار آن به عنوان علم جدید بهره برداری می شوند. در این علوم، واقعیت پدیدارهای انسانی و پدیده های طبیعی، تحریف و دگرگون می شود وانسان از مقام والا و ارزش های انسانی خود تنزل کرده وهم شان طبیعت مادی تلقی می گردد. مشکل ما با علوم انسانی رایج، در حوزه مبانی، اهداف، روش و کاربرد است . باید تعریف انسانی از قرآن و منابع اصیل روایی اخذ شود. علوم موجود، مبتنی بر مبانی نظری است و علوم سرشار از ارزش های آگاهانه و ناآگاهانه است. علوم انسانی عصر ما براساس پیش فرض هایی درباره ی انسان، جهان، معرفت و شناخت او درباره ی واقعیات است که دانشمندان علوم تجربی در عصر جدید بدان دست یافته اند. باید با تحول در علوم انسانی، مبانی نظری سامان مناسب یابد، نظریه ها مبتنی بر مبنای درست ارایه شود، جهت گیری های علوم سمت و سوی درستی پیدا نماید ودر نتیجه، با ارایه کارآمدی علوم در خدمت بشر جدید در دنیای جدید، انسان معنا و مفهوم حقیق خود را بیابد.

Authors

محمدعلی برزنونی

عضو هییت علمی دانشگاه جامع امام حسین (ع) و دانشجوی دکتری