اثربخشی آموزش تاب آوری بر کیفیت زندگی و سلامت روان والدین کودکان عقب مانده (آموزش پذیر) abstract
مقدمه: وجود کودک عقب مانده ذهنی در هر خانواده، ساختار و سلامت روان و
کیفیت زندگی اعضا خانواده به ویژه والدین را تحتالشعاع قرار می دهد.
تاب آوری به انطباق موفقی گفته میشود که در آوردگاه مصائب و استرس های توان کاه و ناتوان ساز، آشکار می شود. این تعریف از تابآوری، بیانگر سازهای است که مستلزم تعادل پیچیده بین عوامل خطرساز و محافظت کننده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش
تاب آوری بر
کیفیت زندگی و سلامت روان والدین کودکان دارای عقب ماندگی ذهنی تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرکرد به مرحله اجرا در آمد. روش: جامعه آماری پژوهش را کلیه والدین دارای فرزند عقب مانده در شهرستان شهرکرد تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 40 نفر (دو گروه بیست نفره آزمایش و گواه) بصورت تصادفی خوشه ای انتخاب و گروه نمونه را تشکیل دادند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه
کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسشنامه سلامت روان (GHQ) بود. شیوه کار بدین شکل است که قبل از مداخله، روی هر دو گروه آزمون های مورد نظر اجرا شده و سپس 9 جلسه 60 دقیقه ای آموزش به صورت گروهی، مرتبط با
تاب آوری (حل مسئله و کنترل خشم) برای گروه آزمایش انجام گرفت. در فاصله بین جلسات، تکالیف خانگی به آزمودنی ها ارائه می شد تا انجام دهند. پس از مداخله بر روی گروه آزمایش مجددا آزمون ها روی دو گروه اجرا شد. سه ماه پس از آخرین مداخلات (مرحله پیگیری)، آزمون های پژوهش روی دو گروه اجرا شد تا تداوم مداخله روی گروه آزمایش مورد ارزیابی قرار گیرد. یافته ها: داده های بدست آمده از گروه نمونه در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج حاکی از آن بود که آموزش
تاب آوری هم بر
کیفیت زندگی و هم بر سلامت روان والدین کودکان دارای عقب ماندگی ذهنی تاثیر معنی داری داشت. نتیجه گیری:
تاب آوری تنها پایداری در برابر آسیب ها یا شرایط تهدید کننده نیست و حالتی انفعالی در رویارویی با شرایط خطرناک نمی باشد، بلکه شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامون خود است. بنابراین استفاده از این روش روی والدین کودکان عقب مانده می تواند در
کیفیت زندگی و سلامت روان آنها موثر باشد.