مقدمه:
ناباروری از تلخ ترین تجربیات زندگی است که با پیامدهای روانشناختی بسیاری نظیر افسردگی، اضطراب، کاهش عزت نفس، احساس عدم کفایت جنسی و کاهش
صمیمیت زناشویی به همراه می باشد. هدف از این مطالعه بررسی رابطه
صمیمیت زناشویی و ابعاد آن با خودکارآیی جنسی درزنان نابارور است. روش کار: این پژوهش یک مطالعه تحلیلی-مقطعی بود که بر روی 90 زن نازا مراجعه کننده به مرکز باروری و
ناباروری فاطمه الزهر(س) سال 1398 انجام شد. ابزار پژوهش شامل یک پرسش نامه حاوی مشخصات دموگرافیک و پرسش نامه
خودکارآمدی جنسی و
صمیمیت زناشویی بود. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج: میانگین سنی زنان نابارور 4/96±29/93 و همسران آنها 5/23±33/74 سال بود. میانگین مدت زمان
ناباروری 2/69±3/88 سال و مدت زمان ازدواج 3/79±6/48 سال بوده است. اکثریت زنان نازا خانه دار( 80 %)، شهرنشین (74/4%)، دیپلمه(44/4%)، وضعیت اقت/صادی در ±حد متوسط (65/6%)، دارای منزل شخصی(70%)، نوع نازایی بصورت اولیه (73/3%) و علت نازایی بصورت ناشناخته (27/8%)، همسرانشان دارای شغل آزاد (62/2%) و دیپلمه(34/%) بوده است. میانگین خودکارآمدی/ جنسی 3/78±18/67 و میزان درصد زنان با
خودکارآمدی جنسی پایین 2/2%، متوسط 72/2% ، و بالا 25/6% بوده است. میانگین
صمیمیت زناشویی 45/70±340/63 و در حیطه های مختلف
صمیمیت زناشویی شامل: صمیمیت عاطفی 7/98±40/31، صمیمیت روانشناختی 7/54±40/07، صمیمیت عقلانی 7/14±41/76، صمیمیت جنسی 6/63±41/87، صمیمیت بدنی 5/56±42/77، صمیمیت معنوی 7/88±48/77، صمیمیت زیبا شناختی 6/23±42/52 و صمیمیت اجتماعی 6/59±42/32 بوده است. پایین ترین ابعاد صمییمیت زناشویی مربوط به صمیمت روانشناختی و سپس صمیمیت عاطفی بود و بالاترین صمیمیت معنوی و سپس صمیمیت بدنی بود. بین
صمیمیت زناشویی (p<0.0001) و تمامی ابعاد آن ( صمیمیت عاطفی (p<0.0001)، روانشناختی (p<0.0001)، عقلانی (p<0.0001)، جنسی (p<0.0001)، بدنی (p<0.0001)، معنوی (p<0.0001)، زیباشناختی (p<0.0001) اجتماعی(p<0.0001) ) با
خودکارآمدی جنسی ارتباط آماری معنی داری وجود داشت. بین شغل زن و شغل مرد با مشکل
خودکارآمدی جنسی ارتباط آماری معنی داری وجود داشت. خطر مشکل
خودکارآمدی جنسی در زنان شاغل 4 برابر زنان خانه دار بود ((OR=5/05,P<0.043 ،OR=4.000,P<0.040)) . همچنین بین سواد زن با مشکل
خودکارآمدی جنسی تمایل به معنی داری آماری معنی داری وجود داشت. خطر مشکل
خودکارآمدی جنسی در زنان با تحصیلات دانشگاهی 2/923 برابر بیشتر از زنان با تحصیلات زیردیپلم بودند (OR=2/923,P<0.082). پس از تعدیل سایر متغیرها بین مدت زمان ازدواج با
خودکارآمدی جنسی (p<0.049) و همچنین بین شغل همسر با مشکل
خودکارآمدی جنسی ارتباط آماری معنی داری وجود داشت (p<0.038). خطر مشکل خودکارآمدی در زنانی که همسران آنها بیکار و یا کارگر بودند 5/918 برابر بیشتر از آنهایی بود که همسران آنها دارای شغل آزاد بودند (OR=5/918,P<0.038). نتیجه گیری: انجام خدمات مشاوره ای در کنار پروسه درمان نازایی از طریق شناسایی عوامل خطر
صمیمیت زناشویی جهت بهبود و ارتقاء
خودکارآمدی جنسی پیشنهاد می شود.