مدیوم سینما به مثابه آئینه تمام نمای فرهنگ و جامعه (بخش نخست )

((بخش نخست))
سینما را اگر به عنوان آیینه ای تمام نما در نظر بگیریم باید آن را نه تنها بازتاب دهنده بلکه سازنده فرهنگ و جامعه بدانیم زیرا هر فیلم در هر دوره تاریخی چیزی فراتر از یک روایت سرگرم کننده است و در واقع سندی اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود که ارزش ها هنجارها بحران ها آرزوها و حتی تناقض های یک ملت را در قاب تصویر به نمایش می گذارد و همین ویژگی است که سینما را از سایر هنرها متمایز می کند چرا که در آن هم عنصر روایت وجود دارد هم عنصر تصویر و هم عنصر بازنمایی جمعی و این سه در کنار هم قدرتی ایجاد می کنند که می تواند ذهنیت عمومی را شکل داده یا تغییر دهد.
وقتی به تاریخ سینما نگاه می کنیم می بینیم که هر جریان سینمایی در جهان پاسخی به شرایط اجتماعی و فرهنگی زمانه خود بوده است . نئورئالیسم ایتالیا پس از جنگ جهانی دوم بازتابی از فقر و بحران های اجتماعی بود ، موج نو فرانسه واکنشی به ساختارهای سنتی و محافظه کارانه ی سینما و جامعه بود سینمای آمریکا در دهه های مختلف از وسترن ها تا فیلم های ضدجنگ تصویری از تحولات فرهنگی و سیاسی داخلی خود ارائه کرده است. در ایران نیز سینما از دهه های نخستین تا امروز همواره بازتابی از جامعه در حال گذار بوده است فیلم های اجتماعی دهه چهل ، زندگی ساده مردم و تضادهای طبقاتی را نشان می دادند. سینمای پس از انقلاب به مسائل اخلاقی و خانوادگی پرداخت و در دهه های اخیر آثار کارگردانانی شایسته همچون عباس کیارستمی ، مجید مجیدی و اصغر فرهادی توانسته اند مسائل انسانی و اجتماعی ایران را در سطح جهانی مطرح کنند و این نشان می دهد که سینما نه تنها فرهنگ داخلی را بازتاب می دهد بلکه آن را به جهان معرفی می کند و در عین حال تصویری از ایران در ذهن جهانیان می سازد .
سینما حافظه تاریخی نیز هست زیرا با بازآفرینی گذشته به نسل های آینده امکان می دهد که با تاریخ خود ارتباط برقرار کنند فیلم های تاریخی یا مستندها نه تنها روایتگر گذشته اند بلکه آن را بازسازی می کنند و در بسیاری موارد حتی برداشت عمومی از تاریخ را شکل می دهند.