فرافکنی یعنی انگشت اتهام به سوی دیگران گرفتن

1 تیر 1403 - خواندن 5 دقیقه - 33 بازدید

فرافکنی روانشناختی تفسیری نادرست از پدیده های درونی و نسبت دادن آنها به " بیرون " است.


فرافکنی یعنی انگشت اتهام به سوی دیگران گرفتن.

 فرافکنی عبارت است از تمایل به نسبت دادن آنچه در درون می گذرد به دیگران یا به محیط. فرافکنی فرد را در مقابل یک نوع اضطراب حفظ می کند: اضطرابی که در اثر اعتراف به کاستیها و نقصها ممکن است به وجود آید. کسی که فرافکنی می کند معمولا احساسات، نقصها، یا آرزوهای غیرقابل قبول خود را در دیگران می بیند. 

فرافکنی، با برجسته کردن و اغراق آمیز کردن صفات شخصیتی منفی در دیگران، از اضطراب می کاهد.


فرافکنی یعنی نسبت دادن اعمال، عیب ها و امیال ناپسند خود به دیگران که در واقع ساز و کاری پدافندی به شمار می آید. زیگموند فروید نخستین کسی بود که این مبحث را در روان شناسی مطرح کرد. آلفرد آدلر شاگرد فروید و از جمله اولین منتقدان این نظر است فرافکنی به معنای خوی و خصلت های خود را ناآگاهانه به دیگران نسبت دادن است .
فرافکنی در
روانشناسی لغتی است که نخستین بار توسط زیگموند فروید مورد استفاده قرار گرفت. در واقع یک نوع سیستم دفاعی است که در آن شخص افکار یا رفتار خود را به دیگران نسبت می دهد.

فرافکنی پدیده ای است که افراد به صورت غیر ارادی رفتار ناآگاهانه خود را به دیگران نسبت
می دهند. به گونه ای که به ما القا می شود این ویژگی در ما وجود ندارد و دیگری این ویژگی را دارد.
فرافکنی با بیان و تلقیح علایق و محرک های ناخواسته نیمه خود آگاه بدون این که اجازه دهد ایگو(من) از آن باخبر شود باعث کاهش اضطراب و دلهره می گردد. در زبان های انگلیسی و فرانسوی این لغت Projection معروف است.
برای مثال: اگر ما تحمل افرادی را نداریم احتمالا حس حقارت خود را به آنها نسبت می دهیم. بعضی از ویژگی های ناکامل دیگران، ویژگی هایی هستند و تحریک می شوند، در نتیجه آن چیزی را که ما در خود طرد کرده ایم به افراد نسبت می دهیم.

 ما بطور غریزی خود را ازبازتاب های منفی دور نگه می داریم. اگر غرور و خودپسندی شما، مرا آزار می دهد دلیل آن این است که غرور و خودپسندی خود را نمی پذیرم. اگر غرور و خودپسندی مرا ناراحت میکند باید به دقت تمام زمینه های زندگیم را بررسی کنم و از خود بپرسم آیا امکان دارد من در آینده مغرور و خودپسند شوم؟


 اگر این ویژگی را در خود بپذیرم دیگر از غرور و خودپسندی شخصی ناراحت نمی شوم. سپس متوجه آن هستم ولی تاثیر بر من نمی گذارد. هنگامیکه به خود دروغ می گوییم یا از جنبه ای در خود نفرت داریم از رفتار دیگران دچار بار احساسی می شویم.

 اگر شخصی در اطرافمان به ما اطلاعات بدهد احتمالا ما فرافکنی نکرده ایم ولی اگر بر ما تاثیر بگذارد آن وقت قربانی فرافکنی های خود شده ایم. وقتی ما این مطلب را درک کنیم به راحتی دنیا را طور دیگری می بینیم.
 هر چیزی که بتواند شمارا ناراحت کند شاید بتواند عاملی برای رشد شما هم باشد برای رشد  همیشه فرصتی هست  تا آن جنبه پنهان خود را بیابید. بهتر است بدانید آنچه بر زبان می آورید و انجام می دهید، تصادفی نیست.

 زندگی تان را خود شما رقم می زنید و در آن هر چیزی بازتابی و معنایی خواهد داشت.
وقتی بر کسی که مرتکب اشتباه شده بر چسب می زنید شک نکنید و ببینید که آیا خودتان را همین گونه نمی نامید؟

 اگر با خود صادق باشید قطعا پاسخ مثبت خواهد بود. جهان آینه بزرگی است که همواره ویژگی هایمان را به خودمان منعکس می کند.


چندی پیش متوجه شدم که به دوستانم مرتب گوشزد می کنم که روزانه دقایقی را برای خودتان وقت صرف کنید کتاب بخوانید، مراقبه کنید و از داشته هایتان شکرگزاری کرده و بنویسید.

 سپس از خودم پرسیدم که چرا اینقدر در این رابطه به دیگران گوشزد می کنم؟ وقتی انگیزه ام را بررسی کردم متوجه شدم که دلیل این پیگیری های مکرر من این است که بیشتر روزها برای خودم وقت نمی گذارم.
متوجه شدم که بخشی از وجودم تشنه این است که بیشتر به خودم بپردازم و برای خودم وقت بگذارم.

 پس وقتی متوجه این تصمیم شدم فرافکنی های خود را پس کشیدم و بر خواسته ناآگاهم احترام گذاشتم. اکثر سایه های ما چنان ماهرانه از دید ما مخفی شده اند که پیدا کردن آنها تقریبا غیرممکن است که اگر پدیده فرافکنی نبود قطعا همه عمر از نگاه ما پنهان می ماندند.




منبع : میگنا