ضمیر خودآگاه و ضمیر ناخودآگاه

23 تیر 1403 - خواندن 4 دقیقه - 10 بازدید

ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه

برای آشنایی با نحوه عملکرد ذهنمان ،به ذهن به عنوان یک باغ نگاه کنیم. ما باغبان هستیم و بر اساس تفکر همیشگی خود در تمام طول روز در ضمیر ناخودآگاه خود بذر (افکار) می کاریم. هرانچه که در ضمیر ناخودآگاه خود کاشتیم، در بدن و محیط خودمان نیز درو خواهیم کرد.جالب اینجاست که ادمی 95 درصد از روز را فقط فکر می کند. یعنی 95 درصد از روز را در ذهن ناخوداگاه خودش بذر کاشته و ذهن ما هم عین خاک حاصلخیز است هر بذری را بکاریم رشد می کند.اگر بذر صلح ،شادی ، نشاط و رفاه و ارامش کاشته باشیم مطمعنا محصول خوبی را هم درو خواهیم کرد.مهم اینست که ما از یکجا شروع کنیم و کنترل فرایندهای فکری خودمان را در دست بگیریم. در این شرایط است که ما بعنوان فرمانده کشتی ذهن مان ،بهترین سواحل را برای پهلوگیری انتخاب می کنیم و سرنوشت خودمان را بدست باد نمی دهیم .(البته اگر یک زمانی هم دریا طوفانی شد باید مسولیت افکار خودمان را بعهده بگیریم تا در نهایت شرایط مطلوب را بوجود اوریم) به یاد داشته باشیم، این دنیای درون، یعنی افکار، احساسات و تصورات ماست که دنیای بیرون ما را هم می سازد. بنابراین، هر چیزی که در دنیای بیرون خود می یابیم، توسط ما در دنیای درونی ذهن مان ، آگاهانه یا ناخودآگاه ایجاد شده است. اکثر دانشمندان، هنرمندان، شاعران، خوانندگان، نویسندگان و مخترعان بزرگ، درک عمیقی از عملکرد خودآگاه و ناخودآگاه ذهن شان دارند. ما با اطلاع و اگاهی از تعامل بین ذهن خودآگاه و ناخودآگاه خودمان قادر خواهیم بود تا کل زندگی خود را دگرگون ومتحول کنیم. لکن برای تغییر شرایط خارجی، باید علت ها را تغییر دهیم، و این در حالیست که اکثر مردم متاسفانه دنبال تغییر شرایط و وضعیت ها هستند در صورتیکه برای از بین بردن اختلاف ها، سردرگمی ها، فقدان و محدودیتها، باید علت را حذف کنیم، و علت، یعنی همان چیزی که در ذهن خودآگاه ما شکل گرفته وبعبارتی دیگر تصویرسازی شده است.


برای فهم موضوع دو سطح ذهن مدنظر می باشد سطح خوداگاه (منطق پذیر) و سطح ناخوداگاه ( عاری از عقل و منطق ) منظور همان 95 درصد. ضمیر ناخودآگاه ما واکنش پذیر است و به ماهیت افکار ما پاسخ می دهد. هنگامی که ذهن خودآگاه ما (برادر کوچک) پر از ترس، نگرانی و اضطراب است، احساسات منفی تولید شده در ضمیر ناخودآگاه ما (برادر بزرگ) آزاد می شود و ذهن خودآگاه را با احساس وحشت و ناامیدی پر می کند. وقتی این اتفاق می افتد، باید بتوانیم، با احساسات غیرمنطقی که در ذهن عمیق تر ما ایجاد شده است مبارزه کنیم و پیروز شویم و هرگز تسلیم نشویم. ضمیر خودآگاه مانند کاپیتان کشتی است .تمام افرادی که روی کشتی کار می کنند (ضمیرناخوداگاه ) بایستی دستورات کاپیتان را اجرا کنند چون اگر غیر از این باشد کشتی به سلامت به ساحل نمی رسد .نقش تمامی خدمه در واقع مانند ذهن ناخوداگاه است باید تابع دستورات مافوق یعنی کاپیتان (ذهن خوداگاه )باشند . چون می دانیم ذهن ناخودآگاه تابع ذهن خودآگاه است.

کاپیتان ارباب کشتی خودش است و احکام و دستورات او اجرا می شود به همین ترتیب، ضمیر خودآگاه ما کاپیتان و ارباب کشتی ماست که نمایانگر بدن، محیط و تمام امور ماست. بر اساس آنچه ضمیر خودآگاه ما باور دارد و آن را درست می پذیرد،باید عمل گردد.(این اصل است ) لکن هنگامی که به طور مکرر به مردم می گوییم: "من نمی توانم آن را بپردازم"، یا نمی توانم ان کار را انجام دهم ضمیر ناخودآگاه ما همان مسیر را ادامه میدهد و شرایط و محیط ما را برای عدم توانستن مهیا می کند. از گفتن جملات منفی تا جایی که امکان دارد خودداری کنید.و مثبت نگر باشید.