یونگ و مفهوم تاب آوری

24 تیر 1403 - خواندن 8 دقیقه - 18 بازدید

یونگ و مفهوم تاب آوری

کارل گوستاو یونگ، روانشناس سوئیسی، یکی از بزرگترین چهره های تاثیرگذار در روانشناسی قرن بیستم است. نظریه های او به عنوان یکی از مکاتب اصلی روانشناسی تحلیلی شناخته می شوند که به بررسی ساختار و عملکرد روان انسان می پردازند. یونگ با ارائه مفاهیمی چون ناخودآگاه جمعی، کهن الگوها و تیپ های روانشناختی، افق های جدیدی را در فهم ماهیت انسان گشود. در این مقاله، به بررسی مهم ترین نظریات یونگ و ارتباط آن ها با مفهوم تاب آوری خواهیم پرداخت.

سطوح روان از دیدگاه یونگ

یونگ ساختار روان را به سه سطح هشیار، ناهشیار شخصی و ناهشیار جمعی تقسیم می کند.

هشیار: این سطح شامل افکار، احساسات و ادراکاتی است که فرد در لحظه حاضر آن ها را تجربه می کند. ایگو مرکز این سطح است.

ناهشیار شخصی: این سطح شامل تجربیات، خاطرات و تمایلات فردی است که در لحظه حاضر هشیار نیستند، اما می توانند به هشیاری راه یابند.

ناهشیار جمعی: این سطح شامل الگوهای ذهنی مشترک بین همه انسان هاست که از طریق ارث به ما منتقل شده اند. کهن الگوها بخشی از این سطح هستند.

یونگ بار عاطفی را که پیرامون یک مفهوم جمع می شد، عقده نامید و درون عقده یک هسته غیر شخصی وجود دارد. اگر گذشته تکاملی ما درونمان ذخیره شده باشد، فقط دو راه وجود دارد که آن گذشته در زندگی ما پدیدار شود: از طریق رفتارهایمان در دنیای خارجی و از طریق تصاویر دنیای درونیمان که یونگ ابتدا آنها را تصاویر بدوی و سپس کهن الگو نامید. این کهن الگوها، پدیده های ناهشیاری هستند که در زندگی ما تاثیر می گذارند و از گذشته تکاملی ما نشات می گیرند

یونگ بینش را، مانند سه نوع کنش دیگر، برای زندگی لازم می دانست و در تعریف آن با بیانی ساده چنین می گوید: هرگاه آدمی درباره موضوعی تصمیم بگیرد و یا نظر و عقیدهای پیدا کند ولی نتواند این تصمیم یا این نظر را به دلائل عقلی توجیه و تبیین کند، سروکارش با بینش بوده است. بینش با تعریفی که یونگ از آن می کند، با آنچه که در اصطلاح عرفای ما بیشتر به الفاظ اشراق و کشف و شهود تعبیر گردیده است بی شباهت نیست.

کهن الگوها و تاب آوری

کهن الگوها، الگوهای ذهنی ارثی هستند که در ناخودآگاه جمعی ریشه دارند و به عنوان نمادهای جهانشمول در رویاها، اساطیر و افسانه ها ظاهر می شوند. یونگ معتقد بود که این الگوها نقش مهمی در شکل گیری شخصیت و رفتار انسان ایفا می کنند.

یکی از مهم ترین کهن الگوها از دیدگاه یونگ، کهن الگوی قهرمان است. قهرمان، شخصیتی است که با چالش ها و موانع زندگی مبارزه می کند و در نهایت پیروز می شود. این کهن الگو به ما نشان می دهد که با اتکا به نیروهای درونی خود می توانیم بر مشکلات غلبه کنیم و به رشد و تعالی برسیم.

تاب آوری نیز به توانایی فرد در مواجهه با چالش ها و بحران های زندگی و بازگشت به حالت طبیعی پس از آن اشاره دارد. افرادی که از تاب آوری بالایی برخوردارند، قادرند با استرس ها و مشکلات کنار بیایند و از آن ها به عنوان فرصتی برای رشد و تحول استفاده کنند.

با توجه به این تعاریف، می توان گفت که کهن الگوی قهرمان با مفهوم تاب آوری ارتباط نزدیکی دارد. افرادی که از این کهن الگو در ناخودآگاه خود بهره می برند، احتمالا در مواجهه با مشکلات زندگی، مقاومت بیشتری از خود نشان می دهند و با استفاده از نیروهای درونی خود، به سرعت از بحران ها عبور می کنند.

همچنین مفهوم “شفا دهنده زخمی” برای توضیح اینکه چرا افرادی با سابقه دوران کودکی نامطلوب اغلب وارد حرفه های کمک رسانی مانند مددکاری اجتماعی و خدمات انسانی (SWHS) می شوند، استفاده شده است.


تیپ های روانشناختی و تاب آوری

یونگ معتقد بود که افراد از نظر روانشناختی به چهار تیپ اصلی تقسیم می شوند: تفکر، احساس، حس و شهود.

هر فرد ترکیبی از این چهار تیپ است، اما معمولا یکی از آن ها در او غالب است.

افرادی که تیپ تفکر در آن ها غالب است، به طور طبیعی به تجزیه و تحلیل مسائل می پردازند و از منطق و استدلال استفاده می کنند. این افراد در مواجهه با مشکلات، به دنبال راه حل های منطقی هستند و سعی می کنند با استفاده از اطلاعات موجود، بهترین تصمیم را اتخاذ کنند.

افرادی که تیپ احساس در آن ها غالب است، به طور طبیعی به ارزش ها و احساسات خود اهمیت می دهند و در تصمیم گیری ها از آن ها تاثیر می پذیرند. این افراد در مواجهه با مشکلات، به دنبال حمایت و همدلی دیگران هستند و سعی می کنند با استفاده از احساسات مثبت، بر مشکلات غلبه کنند.

افرادی که تیپ حس در آن ها غالب است، به طور طبیعی به واقعیت های عینی و ملموس توجه دارند و به جزئیات اهمیت می دهند. این افراد در مواجهه با مشکلات، به دنبال اطلاعات دقیق و واقعی هستند و سعی می کنند با استفاده از تجربیات گذشته، بهترین راه حل را پیدا کنند.

افرادی که تیپ شهود در آن ها غالب است، به طور طبیعی به امکانات و پتانسیل های آینده توجه دارند و به دنبال معنا و هدف در زندگی هستند. این افراد در مواجهه با مشکلات، به دنبال راه حل های خلاقانه و نوآورانه هستند و سعی می کنند با استفاده از تخیل و شهود خود، بر مشکلات غلبه کنند.

با توجه به این تیپ ها، می توان گفت که افراد با تیپ های مختلف، به شیوه های متفاوتی به مشکلات زندگی واکنش نشان می دهند و از راهبردهای متنوعی برای مقابله با آن ها استفاده می کنند. افرادی که از تاب آوری بالایی برخوردارند، معمولا قادرند از تمام این تیپ ها در مواجهه با مشکلات استفاده کنند و با انعطاف پذیری بیشتری به چالش های زندگی پاسخ دهند.

نقش ناخودآگاه جمعی در تاب آوری

ناخودآگاه جمعی، سطح عمیق و ارثی روان است که شامل الگوهای ذهنی مشترک بین همه انسان هاست. یونگ معتقد بود که این سطح از روان، نقش مهمی در شکل گیری شخصیت و رفتار انسان ایفا می کند.

افرادی که از ناخودآگاه جمعی خود به خوبی آگاه هستند و می توانند از آن در مواجهه با مشکلات استفاده کنند، احتمالا از تاب آوری بالاتری برخوردارند. این افراد می توانند با استفاده از کهن الگوها و الگوهای ذهنی مشترک، به معنا و هدف در زندگی دست یابند و با اتکا به نیروهای درونی خود، بر چالش ها و بحران های زندگی غلبه کنند.

همچنین، افرادی که از ناخودآگاه جمعی خود آگاه هستند، می توانند با درک بهتر خود و دیگران، روابط سالم تری برقرار کنند و از حمایت اجتماعی بهره مند شوند. این امر نیز می تواند به افزایش تاب آوری آن ها کمک کند.

جمع بندی و خاتمه کلام

نظریات یونگ، به ویژه مفاهیمی چون ناخودآگاه جمعی، کهن الگوها و تیپ های روانشناختی، می توانند به درک بهتر مفهوم تاب آوری کمک کنند. افرادی که از این مفاهیم آگاهی دارند و می توانند از آن ها در مواجهه با مشکلات استفاده کنند، احتمالا از تاب آوری بالاتری برخوردارند و قادرند با چالش های زندگی به شیوه ای سازنده و خلاقانه مواجه شوند.

نظریات یونگ و مفهوم تاب آوری، هر دو به بررسی ظرفیت های درونی انسان برای رشد و تحول می پردازند. با درک بهتر این مفاهیم و به کارگیری آن ها در زندگی روزمره، می توان به افزایش سلامت روان و بهبود کیفیت زندگی دست یافت.







منبع : 


www.resiliency.ir

خانه تاب آوری یونگ و تاب آوری