بررسی ساختار مناسب برای تحلیل و تبیین دگرگونی های سیاستگذاری جهانی رسانه ای
این بررسی نیاز به فهم تاثیرات متقابل بین اجزای مختلف مسائل موجود در این نوع سیاستگذاری را دارد؛ از مسائل قدیمی گرفته تا مسائل جدید، همچنین مسائل ویژه موثر در تغییرات سیاستگذاری جهانی رسانه باید در نظر گرفته شود. علاوه براین، باید بازیگران مختلف، و سازمان ها و افراد ذینفع متفاوت را در این حوزه در نظر داشت. در این مقوله بر ارتباطات چندگانه بین مسائل موجود در این فرایند، بازیگران و فرایندها تمرکز شده است. به علت تغییراتی که در محیط رسانه رخ میدهد فرایندهای منظم و رسمی سیاستگذاری رسانه ای تبدیل به فرایندهای غیررسمی شده است. یکی از این مسائل، همگرایی فناورانه رسانه ها است که عاملی برای تغییر فاز در این حوزه بوده است.
تعریف جامع از سیاستگذاری جهانی رسانه باید تمامی عوامل سیاسی، فرهنگی، حقوقی، فناوری و زبانی را در بر گیرد که در عمل چنین تعریف جامعی وجود ندارد، چرا که قدرت ها و بازیگران موثر در تعریف و تعیین این نوع از سیاستگذاری نمی توانند تمامی رویکردهای موجود را در تعیین آن به کار گیرند، بنابراین تعیین حداقل ها از برخی از رویکردهای موجود در نظر گرفته میشود. بک(۲۰۰۸) در این مورد معتقد است که باید مشخص شود ، سیاستگذاری رسانه ای در سطح جهانی است یا در سطح کشور است، سیاستگذاری برای انتشار اطلاعات صورت می گیرد یا برای رسانه ها، سیاستگذاری در سطح راهبری رسانه ها است یا در سطح قانونگذاری؟ در تعریف جامع از سیاستگذاری جهانی رسانه باید مسائل این حوزه، بازیگران، مرزهای سیاستگذاری و سرانجام سطوح قدرتی که در آن سیاستگذاری رسانه ای صورت می گیرد مشخص شود تا بتوان تعریفی جامع از آن ارائه داد. همچنین همگرایی فناورانه رسانه ها نیز مسئله مهم دیگری است که در سیاستگذاری رسانه ای باید به آن پرداخته شود.
در این خصوص مفاهیم موجود در سیاستگذاری جهانی رسانه مانند مفهوم "جهانی بودن"، "رسانه" و "فرایند سیاستگذاری" را باید به صورت دقیق تعریف کرد تا تعریف روشن تری از سیاستگذاری جهانی رسانه ای داشته باشیم.