مطالعاتی بر ورزش و جایگاه آن در علوم آکادمیک

8 مرداد 1403 - خواندن 2 دقیقه - 50 بازدید

بحث در مورد دستیابی به تعادل بین مشارکت دانش آموزان در یادگیری تحصیلی و ورزش همیشه به عنوان موضوع جذابی مطرح بوده است. بدون شک تحصیلات آکادمیک اولین دلیلی است که والدین فرزندان خود را به مدرسه می فرستند. می توان فهمید که بسیاری از افراد ورزش را به عنوان یک تخریب برای یادگیری کلاس درس می بینند. در بخش "اتاق مناظره" نیویورک تایمز، دیدن بسیاری از نویسندگان دیدگاه های خود را در مورد این موضوع امری معمولی است. آماندا ریپلی در مقاله ای با عنوان «مدرسه باید برای یادگیری باشد نه ورزش» در ۲ مارس ۲۰۱۵ در نیویورک تایمز بیان می کند که مکان ورزش باید خارج از مدرسه باشد، زیرا دانش آموزان را از تحصیلات آکادمیک محروم می کند. در مقاله دیگری در 22 اکتبر 2014 ، دونته استالورث استدلال می کند که ورزش باید بخش عمده ای از فعالیت های مدرسه باشد، زیرا مزایایی دارد که یادگیری در کلاس نمی تواند به کودکان بدهد. برخی مانند دونته، نه تنها از گنجاندن بازی ها در مدارس حمایت می کنند، بلکه ورزش را بخشی حیاتی از برنامه درسی مدرسه می دانند. برخی بر این باورند که در حال حاضر دانشجویان به بهای تحصیلات آکادمیک بیش از حد به ورزش می پردازند. عجیب است که برخی از افراد مانند آماندا شرکت دانش آموزان در ورزش مدرسه را به عنوان یک اتلاف وقت کامل می دانند (آماندا). از نظر دونته، ورزش فواید آشکار متعددی برای یک فرد دارد (ریپلی). این فواید اجتماعی، فیزیکی، سلامتی و روانی (ریپلی) هستند. با این حال، این احتمال وجود دارد که دانش آموزان در ورزش زیاده روی کنند که ممکن است حواس پرتی پرهزینه باشد. توضیح خوبی برای این موضوع این است که تعداد افرادی که ورزش را به شغل تبدیل می کنند کمتر از 10 درصد کل جمعیت است. به نظر می رسد که دستیابی به تعادل بین مشارکت در ورزش و یادگیری کلاسی به بهترین شکل ممکن باشد، زیرا حذف کامل ورزش از مدارس غیرقابل درک است (ریپلی).