ناامیدی از لقاء با پروردگار

9 مرداد 1403 - خواندن 12 دقیقه - 64 بازدید



«ان الذین لا یرجون لقاءنا ورضوا بالحیاه الدنیا واطمانوا بها والذین هم عن آیاتنا غافلون، اولئک ماواهم النار بما کانوا یکسبون» (یونس/7 و 8)

«آن­ان که امید و ایمان به ملاقات ما ندارند و به زندگی دنیا خشنود شدند و بر آن تکیه کردند و آن ها که از آیات ما غافلند همه جایگاهشان آتش است، به خاطر کارهایی که انجام می دادند.»

مقدمه

«لقاء» به معنی دیدار کردن و روبرو شدن با کسی یا چیزی است. معنای دیدار و ملاقات با فردی یا چیزی که جسمی دارد و مشهود است، واضح است، اما لقاء با پروردگار که غیب الغیوب است و دیدارش با حواس ظاهری امکان پذیر نیست، درک و فهمش کمی دشوار است.

در این نوشتار سعی شده ملاقات با خدا به زبانی ساده توضیح داده شده و تصویر قابل فهمی از آن ترسیم شود.

معنای لقاء الله

لقاء پروردگار مراتب و معانی وسیعی دارد. اگر بگوییم ما به ملاقات شخصی یا بزرگی رفته­ ایم، معنایش این است که او را دیده ­ایم و چهره و وجه او را نظاره کرده ­ایم. پس برای تحقق لقاء خدا باید در پی وجه خدا باشیم.

وجه پروردگار مکرر در آیات شریفه آمده است. مثل آیه شریفه 28 سوره کهف: «و اصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغداه و العشی یریدون وجهه ...: با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر می خوانند و پیوسته وجه او را می طلبند...». یا در آیه 88 سوره قصص که می ­فرماید: «و لا تدع مع الله الها آخر لا اله الا هو کل شیء هالک الا وجهه له الحکم و الیه ترجعون: معبود دیگری را با الله مخوان! که هیچ معبودی و موثری جز او نیست؛ همه چیز هلاک شونده است جز وجه او؛ حاکمیت تنها از آن اوست؛ و همه به سوی او بازگردانده می شوید».

از این آیات شریفه و سایر آیات برمی­ آید که؛

اولا: وجه خدا غیر از خود خداست. یعنی وجه خدا، ذات خدا نیست. همچنان که وجه انسان خود انسان نیست بلکه وسیله ­ای برای شناخت اوست و هر انسانی را با قیافه و وجه او می ­توان شناخت. وجه الله هم حقیقتی است که صفات خدا را ظاهر می­ سازد و معرف خدای­ت عالی است.

ثانیا: هر کسی بیشتر از هر چیزی با وجه و صورت خودش شناخته می شود. ممکن است علائم و نشانه های دیگری هم برای شناخت افراد وجود داشته باشد، مثلا قد و قواره افراد، طرز راه رفتن یا تن صدای آ ن ها، ولی شناختی که از آن ها به دست می آید، کامل و دقیق نیست و بیشترین و کامل ترین شناخت از یک شخص از طریق توجه به وجه و صورت او حاصل شود.

خدای تعالی هم بیشتر از هر چیز با وجه خود شناخته می شود. قطعا به شناخت خدا و معرفت صحیح نمی رسد مگر کسی که به وجه الله توجه نماید. در کثیری از روایات و کلمات معصومین علیهم السلام وجه خدا این گونه معرفی شده است:

«قال رسول الله صلی الله علیه و آله لعلی علیه السلام و انا رسول الله و المبلغ عنه و انت وجه الله و الموتم به فلا نظیر لی الا انت و لا مثلک الا انا (صلوات الله علیهما): رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: من رسول خدا و ابلاغ کننده از طرف او هستم و تو وجه الله و اقتداکننده­ ی به او، پس مرا مانندی جز تو نیست و تو را مانندی جز من نیست» (ارشاد القلوب الی الصواب،ج2،ص404)

- امام صادق علیه السلام در تفسیر «و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام» فرمودند: « نحن وجه الله...: ماییم وجه الله». (بحار الانوار،ج24،ص192)

- امام باقر علیه السلام فرمودند: «نحن وجه الله نتقلب فی الارض بین اظهرکم ...: ما وجه الله هستیم که روی زمین بین شما رفت و آمد می­ کنیم.» (بحار الانوار ،ج24،ص114)

- «عن سلام بن المستنیر قال سالت ابا جعفر علیه السلام عن قول الله عز و جل کل شیء هالک الا وجهه قال نحن و الله وجهه الذی قال و لن نهلک الی یوم القیامه بما امر الله به من طاعتنا و موالاتنا فذلک و الله الوجه الذی هو قال کل شیء هالک الا وجهه و لیس منا میت یموت الا و خلفه عاقبه منه الی یوم القیامه: سلام بن مستنیر گفت از حضرت باقر علیه السلام معنی این آیه را پرسیدم «کل شیء هالک الا وجهه» فرمودند: به خدا قسم ما وجه الله هستیم که خدا فرموده است. و تا روز قیامت پایدار هستیم به سبب امری که خداوند در مورد ولایت و فرمانبرداری از ما نموده است. پس به خدا قسم معنی وجه اللهی که فرمود کل شیء هالک الا وجهه، این است که هر کدام از ما بمیرد یک نفر از فرزندان او جانشینش می شود تا روز قیامت» (بحار الانوار،ج24،ص193)

بنابراین امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف وجه الله است که در دعای ندبه از خدای تعالی می ­پرسیم: «این وجه الله الذی الیه یتوجه الاولیاء»: آن وجه خداکه اولیاء خدا به او توجه دارند، کجاست؟ یعنی این وجود مقدس اصلی­ ترین و بزرگ ترین وسیله برای شناخت خداست که با او خدا معرفی و شناخته می ­شود. همچنان که امیرالمومنین علیه السلام می­ فرمایند: «نحن الاعراف الذی لا یعرف الله الا بسبیل معرفتنا، ... ان الله لو شاء لعرف العباد نفسه، و لکن جعلنا ابوابه و صراطه و سبیله والوجه الذی یوتی منه...: ما آینه های شناختی هستیم که خداوند جز از راه شناخت ما شناخته نمی شود... اگر خدا می خواست، خویشتن را به بندگانش می شناساند اما ما را راه، جهت و وجهی قرار داده که تنها از آن طریق به سوی او می ­توان رفت...» (اثبات الهداه، ج1/ص59)

پس اگر امام عصر روحی فداه، وجه الله است، دیدن آن حضرت (با هر معنایی که متوجه می­ شویم) دیدن وجه الله و ملاقات با پروردگار است. اولیاء خدا که همان اولیاء امام زمانند، دائم متوجه وجه الله هستند و خدا را ملاقات می­ کنند چون می فرماید: الیه یتوجه الاولیاء (یتوجه، فعل مضارع است و دلالت بر استمرار توجه دارد).

ولی ما با این پرسش(این وجه الله؟) به دنبال آن وجه خدا هستیم که اولیاء خدا دائم به او توجه دارند و ما از او غافلیم و از خدا می خواهیم که وجه خودش یعنی وجود مقدس امام زمان ارواحنا فداه را برای ما ظاهر سازد. بنابراین لقاء پروردگار در دنیا با ظاهر شدن وجه الله از پشت پرده و حجاب غیبت، یعنی با ظهور حضرت ولی عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف محقق می­ شود.

مکرر در آیات شریفه، وعده ملاقات پروردگار در روز قیامت داده شده است مثل آیات: تحیتهم یوم یلقونه سلام (احزاب/44)، فذوقوا بما نسیتم لقاء یومکم هذا(سجده/14) و آیات دیگر، تا جایی که یکی از اسماء روز قیامت، «یوم لقاء الله» شده است. از طرفی «قیامت صغری» یعنی قیامتی که قبل از قیامت کبری در این دنیا واقع خواهد شد، روز ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است که در روایات ما این روز، به قیامت تشبیه شده است: مثله کمثل الساعه (منتخب الاثر، ص 221).

پس آن چه در قیامت کبری اتفاق می­ افتد، در مقیاس کوچک­ترش در قیامت صغری هم رخ خواهد داد. لذا روز ظهور حضرت ولی عصر روحی فداه برای ما روز برداشته شدن حجاب از چهره و وجه خدا و روز ملاقات با پروردگار است چون همان طور که عالم دنیا عالم حجاب و عالم قیامت عالم ملاقات با خدا و کشف حقایق است، دوران غیبت هم دوران حجاب و دوران ظهور، دوران ملاقات با خدا و کشف حقایق است: «لقد کنت فی غفله من هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید: [به انسان خطاب می شود:] تو از این واقعه [قیامت صغری و ظهور حجت خدا] غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم، و امروز چشمت کاملا تیزبین است (و حقیقت را که همان وجه خدا و وجود مقدس امام زمان علیه السلام است، می­ بیند). (سوره ق، آیه22)

با این توضیح می­ توان گفت در واقع در این دو آیه شریفه 7 و 8 سوره یونس به یکی از مهم ترین موانع ظهور حضرت ولی عصر ارواحنافداه که رضایت به زندگی و دنیای بدون امام علیه السلام است، اشاره شده است. می فرماید: «ان الذین لا یرجون لقاءنا: کسانی که امیدی (یا ایمانی) به ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ندارند، چون گفته شد که لقاء پروردگار یعنی توجه به وجه خدا که امام زمان ارواحنا فداه است و این لقاء با ظهور آن حضرت برای همه واقع خواهد شد. پس کسانی که به این لقاء امیدی ندارند و رضوا بالحیوه الدنیا: و به این زندگی (با همین شرایط طاقت فرسا و بسیار سخت دوران غیبت) راضی شده اند، و اطمانوا بها و حتی[علاوه بر رضایت] اتکاء و اطمینان به این زندگی(در این شرایط صعب و سخت) پیدا کرده اند (چون به واسطه عادی شدن این شرایط خود را در آرامش و آسایش می بینند)، و الذین هم عن ءایاتنا غافلون» و کسانی که از نشانه های ما غافلند(که بزرگ ترین آیه و نشانه خدا، امام زمان علیه السلام است)، اولئک ماوئهم النار بما کانوا یکسبون: این ها جایگاهشان [و حقشان همین] آتشی است که به واسطه کردار خودشان کسب کرده اند(پس این ها سزاوارند که در این آتش و عذاب گرفتاری ها و مشکلات دوران غیبت که نتیجه بی ایمانی و رضایت و اتکای به این دنیای آلوده و نتیجه غفلت خودشان است، بسوزند.)»

بنابراین اگر بخواهیم سریع تر به قیامت صغری و روز ظهور حضرت بقیه الله ارواحنا فداه برسیم باید از این بیراهه ای که رفته ایم برگردیم. یعنی از این دنیای(بدون او) که ما را راضی و مطمئن کرده، رو برگردانیم و به وجود مقدسش متوجه و متذکر شویم تا بتوانیم «وجه الله» را که در همه عالم وجود، ظاهر و از نظر ما فقط غائب و محجوب است، ببینیم و به لقاءالله برسیم که می فرماید: «فاینما تولوا فثم وجه الله: به هر سو رو کنید، وجه خدا آن جاست» (بقره:115) که در روایت آمده: «قال- فاینما تولوا فثم وجه الله- هو بقیه الله یعنی المهدی یاتی عند انقضاء هذه النظره فیملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا: خدای تعالی می فرماید: «فاینما تولوا فثم وجه الله» مقصود از وجه الله، بقیه الله یعنی همان مهدی است که در پایان این دوره یا مهلت می آید و زمین را پر از قسط و عدل می کند همان گونه که پر از ظلم و جور شده است». (الاحتجاج، ج1،ص252 )

در آن روز، دوستان و اولیاء امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف با دیدن وجه خدا و رسیدن به ملاقات پروردگار، چهره هایی مسرور و بشاش دارند و تمام توجه و نظرشان به پروردگارشان است: «وجوه یومئذ ناضره: در آن روز صورت هایی شاداب و مسرور است، الی ربها ناظره: و به پروردگارش مینگرد.» (القیامه22 و 23)

« اللهم اسالک النظر الی وجهک و الشوق الی لقائک» ( بحارالانوار ج 91، ص 225)

منابع:

1- قرآن کریم

2- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.

3- حر عاملی، اثبات الهداه، ۱۴۲۵ق، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات؛

4- صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، قم، دفتر آیت الله صافی، ۱۳۸۰؛