نقش نشانه شناسی اجتماعی در رمان نوجوان (بررسی موردی)

20 مرداد 1403 - خواندن 2 دقیقه - 168 بازدید

رمان «ادسون آرانتس دوناسیمنتو و خرگوش هیمالیایی اش»، یک داستان تاریخی است که با شیوه پست مدرن نوشته شده است. در این رمان، «جمشید خانیان» از نشانه های اجتماعی و بینامتنی استفاده کرده و حادثه گنگ و بی پایان سینما رکس را با روایتی دلنشین برای مخاطب نوجوان بازگو می کند. اگرچه این رمان از دیگر جنبه های نشانه شناسی نیز قابل بررسی و تامل است، اما از آنجا که نویسنده برای صحنه سازی و توصیف های ملموس و مخاطب فهم، از نشانه های اجتماعی بهره برده، در این پژوهش به انواع نشانه های اجتماعی پرداختیم. با توجه به بررسی های به عمل آمده، هدف خانیان از به کارگیری این نشانه ها، واقعی جلوه دادن داستانش است و به حدی در این کار موفق بوده که مخاطب تمام صحنه ها عینا مجسم می کند. او با پیش فرض ذهنی مخاطب از داستان «شازده کوچولوی سنت اگزوپری» و دیگر داستان هایی مانند «آلیس در سرزمین عجایب» و ... شیوه چرخش زمانی و تکرار حوادث را برای مخاطب قابل لمس می کند. با هر بار بیان مسئله از اول و دادن اطلاعات کم در ادامه داستان، تعلیق را در رمانش به وجود می آورد و با پایان باز داستان، ذهن مخاطب را تا مدت ها بعد از خوانش درگیر می کند. اگرچه دلیل خانیان در این رمان، دلیلی داستانی است، اما می تواند یکی از دلایل باشد. حادثه رکس آبادان چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اتفاق می افتد و خانیان کینه یک نوجوان پسر از حضور بیگانگان در شهر و اجحاف آن ها به پدرش را بهانه این آتش سوزی می کند و از این رو هم ذات پنداری مخاطب را بر می انگیزد. در این رمان، اگرچه درصد استفاده خانیان از نشانه های اجتماعی را می توان تقریبا یکسان دانست، اما نشانه های اجتماعی-هویتی از بسامد نسبتا بیشتری برخوردار است؛ تا جایی که می توان گفت این رمان بر پایه توصیف مکان، مشاغل و نام ها بنا نهاده شده است. به نظر می رسد که استفاده نویسندگان کودک و نوجوان دیگر، از نشانه های اجتماعی نیز می تواند در ارتباط موثر بین مخاطب و داستان نقش مهمی را ایفا کند.