خودشیفتگی بدخیم چیست ؟

17 مهر 1403 - خواندن 3 دقیقه - 119 بازدید

خودشیفتگی بدخیم یک اختلال روانی است و زمانی تشخیص آن محرز می شود که فرد به طور همزمان صفاتی از قبیل خودشیفتگی، رفتارهای جامعه ستیزانه، مردم آزاری، و حالت های بددلی و بدگمانی داشته باشد.


اولین بار اریک فروم از اصطلاح «خودشیفتگی بدخیم» استفاده کرد. منظور فروم از خودشیفتگی بدخیم، اشاره به افرادی بود که بی خود و بی جهت و بدون هیچ شواهد و مدارک محکمه پسندی فکر می کنند برای خودشان کسی هستند و بقیه آدم نیستند!


ادیث وایگرت خودشیفتگی بدخیم را مختص کسانی می دانست که برای فرار از احساس بازندگی در زندگی، خودشان را گول می زنند و به خودشان و دیگران درباره ارزشمندی شان دروغ می گویند.


روزنفلد خودشیفتگی بدخیم را شکلی ویژه از خودشیفتگی می دانست که در آن فرد خودشیفته، احساس خودبزرگ بینی همراه با پرخاشگری و خودشاخ پنداری در حوزه زرنگ بازی دارد!


جورج پالاک خودشیفتگی بدخیم را این گونه تعریف می کند:


«خودشیفتگی بدخیم به صورت ترکیبی از خودبزرگ بینی بیمارگون، بی وجدانی، و لذت بردن از مردم آزاری ظاهر می شود.»


در نهایت، استاد ارجمند، اتو کرنبرگ، خودشیفتگی بدخیم را نوعی بیماری روانی می داند که در آن شخص خودشیفته رفتارهای جامعه ستیزانه دارد و بددل و بدگمان است یا اصطلاحا پارانوئید است و تمایل به له کردن دیگران دارد. فرد خودشیفته بدخیم وجدان درست و حسابی ای ندارد و آش را با جایش می برد! و به دنبال کسب قدرت و تسلط بر دیگران است و انسان خودشاخ پنداری است.


به گفته کرنبرگ، خودشیفتگی بدخیم نیز حالات شدید و ضعیف دارد و بنابر شدت بیماری، تظاهرات روانی و رفتاری آن شکل های مختلفی به خود می گیرد.


تفاوت بین خودشیفتگی و خودشیفتگی بدخیم، تاثیری است که رفتارهای خودمحورانه آدم خودشیفته بدخیم بر دیگران دارد. انسانی که به خودشیفتگی بدخیم مبتلا است، دمار از روزگار آدم های دیگر درمی آورد و مردم آزاری می کند. اما در خودشیفتگی خوش خیم، فرد معمولا به دنبال کسب توجه و ایده آل به نظر رسیدن است.


بد نیست که در کنار شناختن خودشیفتگی بدخیم، سه گانه تاریک را هم بشناسیم. در سال 2002 دو روانشناس به نام های پال هاس و ویلیامز مدل «سه گانه تاریک» را معرفی کردند که بر اساس آن زمانی که سه صفت بهره کشی (یا همون بذار بکنم ازش، این حق منه)، خودشیفتگی (یا من آدم خاص و خفنی هستم)، و جامعه ستیزی (یا همون گور بابای مردم، من نکنم یکی دیگه می کنه، کی دلش برای من می سوزه؟) در شخصی حاضر بود، فرار را بر قرار ترجیح بدهید و با سرعت فراوان بدوید و از آن شخص دور شوید.