از نظم تا بى نظمى در طبیعت و معمارى

هدف نوشتار بررسى چرایى و چگونگى تغییر دیدگاه انسان درباره نظم در طبیعت ، علم و معمارى از عالم قدیم به جدید، بوده است.قواعد الگوهاى جدید نظم بیشتر از سرچشمه هاى غیرقابل پیش بینى، غیرغایتمند و متکى به دریافت انسان نشات مى گیرند.در حالى که در گذشته، نظم طبیعت ضمن این که ریشه در نظم الهى داشت، وسیله تجلى آن نیز مى شد. در آن معمارى ها هندسه باعث تعین و پردازش حقیقت و وجود در اثر معمارى مى گردید و نظم چگونگى هاى قرارگیرى آن حدود را در کنارهم مشخص مى کرد. رمز میزان آشکارگى حقیقت در آن معمارى ها را متبادر مى ساخت.نتیجه نوشتار پل زدن بر شکاف همواره در حال گسترش میان دین و علم است. با توجه به رویکرد دوگانه در مقاله ، روش تحقیقبه فراخور مطلب، کمى و مبتنى بر علوم محض یا کیفى بوده است.

Keywords:

نظم , بى نظمى , طبیعت , معمارى , تجلى وجود , علوم جدید