کارکرد نفقه در گرایش به طلاق زنان با تکیه بر سلامت روان، باورهای غیرمنطقی و تاب آوری abstract
پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکرد نفقه در
گرایش به طلاق زنان با تکیه بر سلامت روان،
باورهای غیرمنطقی و
تاب آوری انجام شد. روش تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه آماری در حدود 180 نفر از زنان متقاضی طلاق با محوریت نفقه) از کلیه دادگاه های شهر تهران بود که بر اساس فرمول کوکران 120 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از چهار مقیاس استاندارد سلامت روانگلدبرگ و هیلر،1971،
باورهای غیرمنطقی جونز،1969، تاب آوریکونور و دیودسون،2003 و گرایش به طلاقروزلت، جانسون و مورو،1986 استفاده شد که روایی آنها از طریق متخصصین و پایایی آنان ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید واقع شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند که در
گرایش به طلاق زنان با محوریت نفقه سلامت روان،
باورهای غیرمنطقی و
تاب آوری نقش دارند. تحلیل رگرسیون چندگانه برای پیشبینی
گرایش به طلاق از طریق متغیرهای سلامت روان،
باورهای غیرمنطقی و
تاب آوری گویای آن بود که مقدار ضریب تعیین مجذور R برابر با 0/312 میباشد که نشان میدهد متغیرهای سلامت روان،
باورهای غیرمنطقی و
تاب آوری 31/2 درصد از واریانس
گرایش به طلاق را تبیین نموده است. بر اساس نتایج بدست آمده
سلامت روان P<0/05، B=-0/176 و
تاب آوری P<0/01)، =-0/277 Bبه شکل منفی و
باورهای غیرمنطقی P<0/01، B=0/310 به شکل مثبت
گرایش به طلاق در زنان را پیش بینی میکنند.