هدف پژوهش حاضر بررسی نقش
هوش فرهنگی به عنوان راهکاری در جهت
توسعه اجتماعی بود. این پژوهش مروری و با استفاده از روش کتابخانه ای و بررسی نظرات صاحب نظران عرصه های فرهنگی و اجتماعی انجام گرفته است. از آنجا که فرهنگ جزء جدایی ناپذیر اجتماع می باشد و در واقع فرهنگ افراد در مواجهه اجتماعی، نحوه برخورد و اعمال شخص را مشخص می نماید، لذا پرداختن به مسئله فرهنگ در مبحث
توسعه اجتماعی ضروری به نظر می رسد و با توجه به اینکه در جامعه امروز با تنوع و تفاوت فرهنگی بسیاری روبرو هستیم، سازه
هوش فرهنگی که در تعاملات میان فرهنگی نقش موثری را ایفا می کند، بسیار مهم خواهد بود.
هوش فرهنگی با توجه به گستره ابعاد خود می تواند بستری را فراهم کند که افراد در برخوردهای میان فرهنگی بتوانند اثربخش تر عمل نمایند و در انتخاب بهترین رفتار در برخوردهای جدید در اجتماع آنها را یاری نماید، زیرا توانایی
هوش فرهنگی به عنوان یک عامل کلیدی می تواند منشا تحول و دگرگونی در اشاعه ارزش های اجتماعی و
توسعه و غنای فرهنگ جامعه و در نتیجه تجدید حیات اجتماع و
توسعه آن باشد.