نقش دین در چرخش های گفتمانی جمهوری اسلامی ایران درفردای انقلاب
Publish place: National Conference on Civilizational Components in the Second Step Statement of the Revolution
Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 436
This Paper With 31 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICRCONF01_034
تاریخ نمایه سازی: 26 آذر 1399
Abstract:
یکی از ارکان تمدن بررسی نقش دین در تحولات زندگی اجتماعی است. وقوع انقلاب دینی در ایران عملا مرزهای کشیده شده بین دین و فضای عمومی را شکست و ارزش های دینی را به اجرای نقش درصحنه عمل اجتماعی واداشت. درواقع با وقوع انقلاب اسلامی درایران- اسلام سیاسی به عنوان ایدئولوژی مرکزی نظام سیاسی جدید از موقعیتی مسلط و تقریبا بلامنازعه ای برخوردار گردید . دین با فرهنگ عامه عملا وارد تعامل شد و نمادهای دینی به بخش خودآگاه حوزه عمومی وارد شدند. به طور کلی انقلاب ایران با سه نشانه مهم معرفی می شود: این انقلاب اولین انقلاب مدرنی بود که به استیلای ایدئولوژی – ساختارسیاسی دینی در صورت و محتوای نظم سیاسی انجامید. دوم آنکه قسمت عمده اصول راهنمای انقلاب از قرآن- سنت و میراث شیعی نشات می گرفت . و بالاخره این که انقلابیون ایران تلاش می کردند تا در هر دوره از رویکردهای سیاسی شان در تطورات اسلام سیاسی گفتمان انقلاب در ایران را با انگاره ایجاد سازواره ای از اخلاقی کردن حوزه سیاسی و معنویت گرایی و دین داری در برابر جهان قدسیت زدایی شده مدرن در رقابت و تمایز جهان غرب به گفتمان مسلط بدل کنند . در نوشتار روبرو براساس رویکردی فرهنگی و چارچوب گفتمانی تحولات اسلام سیاسی در ایران را بر اساس مدل تحلیلی فرکلاف بررسی می کنیم. نگرش ما در این نوشتار رویکردی فرهنگی است. رویکرد فرهنگ گرا این امکان را فراهم می آورد که با محور قراردادن معنا – معنا نه به مثابه امری ذهنی بلکه به عنوان آن چه در سرشت بازنمایی های اجتماعی در نظامی زبان واره حک شده است مورد بررسی قرار گیرد . عملا چنین تصور می شود نظام های فرهنگی به طور مداوم و از طرق پیچیده با ساختار اجتماعی در تعامل اند. نظام های فرهنگی و اجتماعی به وضوح یک کل را می سازند و برای مطالعه این کل مجموعه ای متنوع از روش ها پیشنهاد شده است تا بدون تقلیل امور فرهنگی و اجتماعی بتوان آن هاو رابطه شان را تحلیل کرد . این نوشتار بر اساس رویکرد فرهنگ به مثابه متن دین را چونان جنبه ذاتی از زندگی بشر می بیند که در فرآیند جستجوی پاسخ به پرسش از معنای زندگی با فرهنگ عامه تعامل ساختاری دارد . در این نوشتار از رویکرد فرهنگی برگرو گیرتز استفاده می شود. براساس رویکرد پیتر برگر دین به مثابه فرهنگ و فعالیت آن بین جزایر معنا پل می زند و گیرتز دین را همچون نظامی فرهنگی می بیند که نقشی حیاتی در تعیین شیوه های تلفیق نمادهای بنیادین و آیین های مشترک جوامع ایفا می کند. بر خلاف نگرش پوزیتویستی و یا محافظه کارانه و مارکسیستی از یک سو و برخلاف دیدگاه های متقدم گفتمان دینی نه سازه و برساخت اجتماعی تحت تاثیر جامعه بلکه نظمی معنادار تلقی می شود که با استفاده از نمادها واقعیت ها را معنا می بخشد . برای تحلیل نظام ادراک اجتماعی و تعیین نقش ارزش های دینی و شکل گیری تفاسیر دینی بحث های نظری مربوط به گفتمان را پی می گیریم .ارتباط بحث گفتمان با زمینه های اجتماعی به خصوص ناخودآگاه سیاسی دارای اهمیت کلیدی است .
Keywords:
اسلام سیاسی- ناخودآگاه سیاسی – چرخش های گفتمانی
Authors
پریسا امیری فرد
دانش آموخته دانشگاه تهران و استادیار دانشگاه پیام نور