زندگی مردم سیستان قرنها است که به آب رودخانه هیرمند و دریاچه
هامون جهت کشاورزی وابسته می باشد. لذا رودخانه هیرمند و دریاچه
هامون مهمترین علل وجود تمدنهای باستانی در سیستان بوده و هر دو در شکل گیری تمدنهای این منطقه نقش داشته اند. این دو منبع همانقدر که در گسترش، رشد و شکل گیری تمدنهای این ناحیه موثر بوده اند در نابودی تمدنها نیز سهمی داشته اند. به طوری که کمی و زیادی آب هیرمند و در نتیجه ازدیاد یا کاهش وسعت دریاچه
هامون و جابجایی مسیر هیرمند در تخریب و جابجایی تمدنها دخیل بوده است. منطقه مورد مطالعه با 15197 کیلومترمربع مساحت در شمال استان سیستان وبلوچستان ودر شرق ایران واقع شده است.از نظر ویژگی های اجتماعی درحال حاضر تراکم نسبی جمعیت در پهنه استان6/6نفر درهرکیلومتر مربع است.شهرستان زابل بامیزان تراکم 8/21 نفر در هر کیلومتر مربع بالاترین میزان تراکم در سطح استان را دارا است.از اثرات
خشکسالی برروی محیط اجتماعی میتوان به کاهش سهم اشتغال در کشاورزی ودامداری وجایگزینی مشاغل خدماتی،فروش،بازرگانی وواسطه گری ،قاچاق کالا،مهاجرت،فروش دام زنده به افغانستان،کم شدن تعداد دامها،افزایش وگسترش بیماری ها را نام برد.از اثرات
خشکسالی بر محیط طبیعی نیز می توان به خشک شدن تالابهای
هامون که حیات اقتصادی ،اجتماعی،جانوری وگیاهی سیستان به آن وابسته است،تخریب پوشش گیاهی ومصنوعی منطقه،کاهش سطح زیر کشت زمین های کشاورزی ،کم شدن تعدادپرندگان مهاجر،گونه های جانوری که زیستگاه اصلی خودراازدست داده اند اشاره کرد.از جمله راهکارهای قابل ارائه برای کاهش اثرات
خشکسالی می توان به موارد زیر اشاره کرد:توجه به مدیریت
خشکسالی در سطح کلان ونیز جایگزینی مدیریت خطرپذیری به جای راهبرد مدیریت بحران،تولید،پایش،اطلاع رسانی،شخم عمود بر جهت باد در منطقه،توسعه کشت محصولات زراعی ودرختان مقاوم به خشکی نظیر تاغ،سورگوم،اسکنبیل،وغیره،ذخیره سازی ونگهداری سیلابهای هیرمند در گودال های طبیعی وایجاد گودالهای مصنوعی جدید برای زمانهای کم آبی،تغییر سیستم آبرسانی در منطقه،باردارنمودن مصنوعی ابرهادر شرق کشور،مداومت دولت درزمینه افزایش حق آبه به ایران ومناسبات وروابط خارجی بادولت جدید افغانستان،تغییر الگوی مصرف آب در فرهنگ مردم واستفاده ازبذر کم مصرف ومقاوم تر در مقابل کم آبی