ما جهان را آن طوری که می خواهیم می بینیم نه آن طوری که هست پس واقعیت تابع دید ما به دنیاست نه اینکه نگاه ما تابع واقعیت ها باشد واین یعنی شناخت خیالی و وهمی به دنیا که مهم ترین عامل برداشت غلط از حقیقت جهان هستی است. تصور ما از بهشت و جهنم مکانی ست بیرون از این عالم که بعد از مرگ به آنجا انتقال پیدا می کنیم این تصور ناشی از نگرش اشتباه ما بهخودمان است بهشت و جهنم مکان نیست بلکه مقامی است که ما در آن زندگی می کنیم در حال حاضر، و بعد از مرگ ما خودمان را در جهنم یا بهشت می بینیم نه اینکه وارد شویم مردن فقط تغییر در ادراک است نه جابه جایی...دردنیا چون ما حواسمان به ظاهر عالم است از باطن عالم در حجابیم و مرگ کنار رفتن این حجاب است. قبر انسان افکارش است..این قبری که مارا می برند درآن می گذارند. این قبر ما نیست..این قبر بدن ماست بدن ما از خاک بوده و می رود در خاک، نفس ما هر درجه ای از علو که داشته باشد در همان می ماند. اگر نفس ما آلوده باشد ما را در روحانیت نفس نمیبرند قبر ما همان افکار ماست. قبر ما همین خیالات ماست قبر ماهمین تو و منیهاست، از تو و منی باید گذشت و تو و منی را فدای خدا کرد