علامت تجاری عام: احراز فقدان و زوال تمایزبخشی در پرتوی پرونده «اکبرجوجه»

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 232

This Paper With 44 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JLJ-84-111_012

تاریخ نمایه سازی: 19 اردیبهشت 1400

Abstract:

علائم عام استحقاق حقوق انحصاری را ندارند، چون رقبا را بهدلیل فقدان تمایزبخشی از واژههای ضروری برای معرفی کالا یا خدمت خود محروم کرده و بهتبع آن مصرفکننده را گمراه میکنند. ممکن است علامت تجاری، پس از ایجاد، به دلایلی به واژه عام برای طبقه کالاها یا خدماتی که به آن تعلق دارد تبدیل شود. در این وضعیت زوال تمایزبخشی و مرگ علامت، موسوم به ژنریساید، رخ میدهد. خلا زبان بهدلیل فقدان اسم عام کالا و تازگی علامت، مرگ بهوسیله اختراع، سادگی و کوتاهی علامت نسبت به نام کالا و نیز سلطه بازاری و مشهورشدن در زمره فرایندهای زبانشناسی و اجتماعی برجسته در عامشدن علامت هستند. قانونگذاران جهت مقابله با انحصار بلاجهت علائم عام، خواه در زمان ثبت و خواه پس از آن، میتوانند چند سازوکار پیشبینی کنند که مهمترین آنها عدم قابلیت ثبت، ابطال علامت در دادگاه، لغو یا حذف علامتی که به مرور زمان عام گردیده و محدودیت حقوق انحصاری است. با اینحال، سه پرسش باقی میماند که باید موردبهمورد در رسیدگی قضایی پاسخ داده شود: نخست، عامبودن علامت درخصوص کدام کالا یا خدمت با ویژگی خاص باید احراز شود؟ دوم، علامت تجاری از دید و ادراک کدام گروه (مصرفکننده نهایی، واسطهها یا تولیدکنندگان) ژنریک شناخته میشود؟ سوم، ادارک جامعه هدف درخصوص معنای اصلی علامت با توجه به ادله اثباتی بهویژه نظرسنجیها، ابزارهای زبانی، موتورهای جستوجوگر اینترنتی و شهادت اشخاص فعال در صنف مرتبط چیست؟ در مقاله حاضر، با روش توصیفیتحلیلی، فرایندهای عامشدن علامت و سازوکارهای مقابله حقوق علائم تجاری با علائم عام تبیین شدهاند. پس از آن شیوه احراز ژنریکبودن یا ژنریکشدن علامت در رسیدگی قضایی در پرتو مطالعه و تحلیل آرای دادگاهها در ایران، آمریکا و اتحادیه اروپا تشریح شده است. در کنار تحلیل پرونده «اکبرجوجه»، در بخشهای مختلف مقاله سعی شده است تا در صورت لزوم جهت رفع خلاهای قانونی و به سامانکردن رسیدگیهای مرتبط با علائم تجاری عام پیشنهاداتی ارائه گردد.

Authors

علی سیدین

پژوهشگر پژوهشکده قوه قضائیه، تهران، ایران

مهدی کارچانی

پژوهشگر پژوهشکده قوه قضائیه، تهران، ایران