موضوع این پژوهش بررسی
حق سکوت متهم در حقوق کیفری ایران و
فقه امامیه می باشد.حق
سکوت حقی تنها و مجزا از سایر
حق ها نیست، بلکه ترکیبی از آنهاست وقتی از
حق سکوت سخن گفته می شود، فرض بی گناهی، تکلیف دادستان به اثبات رکن های تشکیل دهنده جرم و منع شکنجه
متهم برای گرفتن اقرار و اطلاعات به ذهن متبادر می شود. این
حق ها را می توان تضمین کننده
حق سکوت متهم نامید که بر پایه اصل آزادی بیان و لزوم رعایت کرامت و شرافت
متهم استوار است.
حق سکوت متهم یکی از ویژگی های برجسته این قانون است و به موجب این قانون
متهم می تواند صحبت نکند و
سکوت اختیار کند و تقاضای حضور وکیلش را داشته باشد. این موضوع برای اولین بار است که در قانون به صراحت آمده است؛ که «قانون جدید آیین دادرسی کیفری، ضابطین را مکلف کرده که حقوق دفاعی
متهم را همانند
حق سکوت و داشتن وکیل در مرحله تحقیقات مقدماتی (دادسرا) به رسمیت بشناسند.این مقاله را ما در دو فصل و هرفصل را از گفتارها و مباحثی تشکیل داده ایم.نتیجه اینکه مبانی رعایت
حق سکوت متهم تکیه براصل برائت و قاعده ی درا و قاعده ی البینه علی المدعی بیان شده است همچنین عدم پیش بینی صریح
حق سکوت متهم در مرحله تحت نظروعدم تصریح قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال ۱۳۹۲ به تفهیم این
حق در مرحله تحت نظر و عدم پیش بینی ضمانت اجرای مناسب برای عدم رعایت آن از نواقص قانون آیین دادرسی کیفری ایران است.