مینیمالیسم، سبکی که نامش در غالب شاخه های هنری، در دهه های ۵۰ و ۶۰ میلادی و در آمریکا، شکل گرفت، سبکی ست که بر ساده گرایی، خلوص، و پرهیز از زواید تاکید دارد آثار معماری که بعدها تحت لوای این سبک قرار گرفتند، آثاری بودند که در ادامه ی جنبش و تفکر مدرنیسم شکل گرفتند . با این وجود، با بررسی ریشه ها و خواستگاه مینیمالیسم، مفاهیم مشترک عمیقی در فرهنگ کشورهای کهن آسیای دورمانند چین و ژاپن به چشم می خورد، در این پژوهش در حین کنکاش میان اصول و تفکرات سازنده ی این سبک، ریشه های مشترک مهمی با فرهنگ و معماری گذشته ی ایرانی نیز یافت می شود. این امر جایگاه و نقش مینیمالیسم را در دوران معاصر ایران مورد پرسش قرار می دهد. منتقدین معماری و شهرسازی ایران، همواره انتقادهایی به معماری معاصر وارد ساخته اند و در این میان جامعه ی معماری، به نوبه ی خود به دنبال یافتن راه حل های مناسب جهت ارتقای کیفیت معماری بوده است در این راستا، برخی معماران شاخص در دنیا برای رسیدن به خلوص، پیرایش و تهذیب، مینیمالیسم را برگزیده اند. در این پژوهش، با استفاده از تکنیک کالبدی- محتوایی و از طریق بررسی آثار مینیمال و اندیشه های مینیمالیست ها، معیارها و مفاهیمی که می تواند در تشخیص مینیمال بودن یک اثر به کار رود، استخراج شد . آثار برجسته ی معماری معاصر دو دهه ی اخیر ایران انتخاب شده و با روش تحقیق تحلیل محتوا، توسط چارچوب مفهومی شکل گرفته است نتایج نشان می دهد که بیشترین میزان ضریب همبستگی سادگی در فرم و عملکرد با مقدار۰/۹۷۴ می باشد یعنی سادگی در فرم و عملکرد در تداعی مینمیمالیستی باعث افزایش دیگر مولفه ها می شود. و کمترین میزان همبستگی بین پوشش ساده دیوارهابدون پیچیدگی با میزان ۰/۴۸۱ می باشد.