جابجایی چالش نظام آموزشی از بی سوادی به بی مهارتی abstract
نظام آموزشی ما متشکل از خانواده، مدرسه و دانشگاه است. خانواده ها فرزندان خود را وارد رشته های مهارتی نمی کنند، آموزش و پرورش الگوهای کارآمدی را معرفی نمی کند و دانشگاه ها نیز فارغ از نیازهای محیط کسب و کار اقدام به آموزش نیروها می کنند. ایران به دلیل روحیه استقلال طلبی و روحیات ارزشی در محیط بین المللی مشکلاتی دارد؛ به همین جهت ما نیازمند برنامه اقتصادی متکی به خود یا اقتصاد مقاومتی هستیم. در این مسیر دانش آموختگان ما می توانند نقش آفرین باشند. این پژوهش با استفاده از داده های مرکز آمار ایران، جهاد دانشگاهی و موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم انجام شد. این مطالعه نشان می هد که ذات نظام های آموزشی کشور نظری است. امروز ما در نظام آموزشی دانش آموختگانی را تربیت می کنیم که با حداقل دوازده سال تحصیل هیچ گونه مهارتی برای کسب درآمد ندارند و این در حالی است که از چالش بی سوادی به چالش بی مهارتی رسیده ایم. به همین دلیل مهارت آموزی در نظام آموزشی ضروری، اما کم رونق است. در این مقاله راهکارهایی برای حل مشکل بی مهارتی ارائه شده است از جمله: احیاء طرح کاد، همکاری با سازمان های فنی و حرفه ای، جهاد دانشگاهی، برگزاری نمایشگاه جوانه ها و ارزش گذاری مدارک و صلاحیت های مهارتی و حرفه ای
جابجایی چالش نظام آموزشی از بی سوادی به بی مهارتی Keywords:
چالش نظام آموزشی - بی مهارتی - طرح کاد - سازمان فنی و حرفه ای