رد پای واسوخت بر جاده ی شعر فارسی(از سبک خراسانی تا درخشش در قالب یک مکتب مستقل)
Publish place: Dehkhoda، Vol: 6، Issue: 21
Publish Year: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 129
This Paper With 30 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_DEHKH-6-21_003
تاریخ نمایه سازی: 18 آبان 1400
Abstract:
نویسندگان این مقاله نخست سعی دارند به ارائه تعریف دقیقی از واسوخت ، انواع و اهداف آن بپردازند و مشخص کنند که شاعران از چه زمان و به چه دلیل رو به سرایش اشعار واسوختی آورده اند . نیز تبیین شباهت ها و تفاوت های مضامین واسوختی در سبک خراسانی و عراقی در مقایسه با مکتب واسوخت از جمله دستاوردهای این پژوهش است. واسوخت از مصدر مرکب مرخم به معنی بیزاری و رویگردانی عاشق از معشوق می باشد. مضامین واسوختی از ابتدا همراستا با جریان سوخت- البته نه به فراگیری آن- بلکه همواره با شدت و ضعفی متفاوت از جانب شاعران مختلفی به شعر کشیده شده که البته پرداختن به این مضمون با اعمال پاره ای تغییرات امروزه نیز کاربرد دارد. مضمون واسوخت در سبک خراسان از اعتدالی نسبی برخوردار است به طوری که رفتار واسوختی به یک اندازه از محب و محبوب اشعار سبک خراسانی سر می زند. در سبک عراقی هرچند معشوق بر مسند ناز تکیه می زند و عاشق بر مفرش نیاز نزول می کند؛ اما رگه هایی کمرنگ از واسوخت گویی در سروده های شاعران سبک عراقی نیز به چشم می آید که در نوع خود جالب توجه است.گفتنی است این شیوه از واسوختگویی که در سبک های خراسانی ، آذربایجانی و عراقی بیشتر در لابه لای اشعار سوختی قرار می گرفت، با روی کار آمدن مکتب واسوخت تغییر نمود و شکلی مستقل یافت. واسوخت و سوخت هر دو از بطن وقوع گرایی زاده شدند. وقوع نیز تحت الگوی حقیقت سرایی و حقیقت انگاری شکل گرفته است.
Authors
هادی خدیور
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، ایران.
شیما فرجی
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، ایران.