بررسی تاثیر آموزش فلسفه بر سیر فکری دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ی ابتدایی منطقه جوکار

یکی از مسائل مهم تعلیم و تربیت در جوامع امروزی و آینده و از لوازم آنف مسئله پرورش تفکر عمیق و منطقی بر پایه تجزیه و تحلیل اطلاعات در دانش آموزان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش فلسفه (روش فکر کردن) بر پرورش تفکر انتقادی دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ی ابتدایی منطقه جوکار انجام شده است. روش پژوهش آزمایشی (شبه تجربی) و جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی منطقه جوکار می باشد که از بین آنها دو کلاس (۳۰ نفری) از یک مدرسه به روش خوشه ای تصادفی (چند مرحله ای) به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. با انجام پیش آزمون برای هر دو گروه، گروه آزمایش طی ۱۲ جلسه ۴۵ دقیقه ای تحت آموزش فلسفه برای کودکان (داستان های کوتاه) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (۲۰۰۳) (دارای ۳۳ سوال) در سه خرده مقیاس خلاقیت (۱۱ سوال)؛ بلوغ شناختی (۹ سوال) و در گیری ذهنی (۱۳ سوال) بوده است. یافته های حاصل از پژوهش و تفسیر آزمون تحلیل کواریانس نشان داده است که آموزش فلسفه بر تفکر انتقادی دانش آموزان تاثیر داشته است و باعث افزایش این نوع تفکر در دانش آموزان گردیده است؛ از بین مولفه های تفکر انتقادی، آموزش فلسفه بر مولفه خلاقیت تاثیر داشته ولی بر بلوغ شناختی (بالندگی) و درگیری ذهنی (تعهد) پاسخگویان تاثیری نداشته است.

Keywords:

دانش آموزان , فلسفه تعلیم و تربیت , تفکر