حود شفقت ورزی، ادراک رفتارهای فداکارانه همسر، باورهای ارتباطی غیرمنطقی، احقاق جنسی و بخشودگی: پیش بین های دل زدگی زناشویی در زنان متاهل شهر تهران

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 859

This Paper With 14 Page And PDF and WORD Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

NCPP07_104

تاریخ نمایه سازی: 25 آبان 1400

Abstract:

دل زدگی زناشویی در زنان یکی از مهمترین معضلات خانواده ها در دهه های اخیر است که خود از عوامل متعددی تاثیر می گیرد، خود شفقت ورزی، ادراک رفتارهای فداکارانه همسر، باورهای ارتباطی غیرمنطقی، احقاق جنسی و بخشودگی ازجمله این عوامل می باشد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه دل زدگی زناشویی با خود شفقت ورزی، ادراک رفتارهای فداکارانه همسر، باورهای ارتباطی غیر منطقی، احقاق جنسی و بخشودگی در زنان متاهل شهر تهران انجام پذیرفت. به این منظور از تمام زنان متاهلی که برای استفاده از امکانات مشاوره ای و روان شناسی در حوزه تعارضات زناشویی در بهارف تابستان و پاییز سال ۱۳۹۹ به پروفایل مشاوره ای رسا مراجعه کردند، ۲۶۰ نفر به عنوان نمونه به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های خود شفقت ورزی، ادراک رفتارهای فداکارانه همسر، باورهای ارتباطی غیرمنطقی، احقاق جنسی، بخشودگی و دل زدگی زناشویی بودند. برای حلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد که دل زدگی زناشویی در زنان با باورهای ارتباطی غیرمنطقی رابطه مثبت و معنی دار و با خود شفقت ورزی، ادراک رفتارهای فداکارانه همسر، احقاق جنسی و بخشودگی رابطه منفی و معنی داری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که به ترتیب اهمیت خود شفقت ورزی، باورهای ارتباطی غیرمنطقی، ادراک رفتارهای فداکارانه همسر، احقاق جنسی و بخشودگی قادر به پیش بینی ۰/۸۱ درصد از تغییرات دل زدگی زناشویی در زنان بود؛ بنابراین توجه به مفاهیم خود شفقت ورزی، ادراک رفتارهای فداکارانه همسر، باورهای ارتباطی غیرمنطقی، احقاق جنسی و بخشودگی در برنامه های مشاوره ای و درمانی به عنوان یک روش موثر جهت کاهش دل زدگی زناشویی در زنان متاهل می تواند مفید باشد.

Authors

فهیمه الیاسی

کارشناس ارشد، مشاوره خانواده، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، قم

پیام ورعی

دانشجوی دکتری روان شناسی بالینی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تبریز