پرسشنامه های صفات اسکیزوتایپی و شخصیت آیزنک: همگرایی و واگرایی دو دیدگاه روان پریشی

Publish Year: 1387
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 194

This Paper With 8 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ICSS-10-2_003

تاریخ نمایه سازی: 24 آذر 1400

Abstract:

هدف: مطالعات بالینی و روان سنجی شخصیت نشان داده اند که برخلاف طبقه بندی مقوله ای اختلالات روانی، در ویژگی های مرضی شخصیت بین نشانه شناسی بیماران روان پریش و افراد غیر روانپریش در ابعاد مختلف یک پیوستار رفتاری وجود دارد. در ارزیابی صفات روان  پریشی دو رویکرد عمده وجود دارد که در پرسشنامه ها انعکاس یافته اند. پرسشنامه صفات اسکیزوتایپی نماینده دیدگاه بالینی و پرسشنامه شخصیت آیزنک نماینده دیدگاه روان سنجی در سنجش ویژگی های روان پریشی شخصیت است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه پرسشنامه صفات اسکیزوتایپی و پرسشنامه شخصیت آیزنک بر اساس صفات روان پریشی و با در نظر گرفتن خصوصیات روان سنجی ایرانی این پرسشنامه ها است. روش: این پژوهش که در یک بررسی زمینه یابی و پس رویدادی انجام شد، از نوع توصیفی– مقطعی است. نمونه ای به حجم ۳۰۴ نفر ( ۱۶۴ زن و ۱۴۰ مرد) از دانشکده های مختلف دانشگاه های شیراز و علامه طباطبایی انتخاب شدند و با ابزارهای تحقیق مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: روان نژندی گرایی در مقایسه با روان پریشی گرایی، ویژگی های روان پریشی را بهتر پیش بینی می کند. رابطه میان مقیاس های شخصیت اسکیزوتایپی و شخصیت مرزی، و نیز عوامل آنها با مقیاس روان نژندی گرایی پرسشنامه شخصیت آیزنک، قوی تر از رابطه آنها با مقیاس روان پریشی گرایی آیزنک است. نتیجه گیری: این یافته با نتایج تحقیقات قبلی همسوست و همانطور که تحقیقات قبلی نشان داده اند، خصلت اسکیزوتایپی و مرزی بیشتر به روان نژندی گرایی مربوط است تا روان پریشی گرایی، چرا که نشانه های اختصاصی روان پریشی در این بیماران قابل مشاهده نیست. از طرفی چون مقیاس روان پریشی گرایی آیزنک بیشتر رفتار ضد اجتماعی را اندازه می گیرد، لذا همبستگی پایین با این مقیاس قابل انتظار است.  

Authors

علی محمدزاده

دانشگاه پیام نور، واحد سراب، آذربایجان شرقی، ایران.

احمد برجعلی

دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.