فوکو، پساساختارگرایی و امر سیاسی
Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 273
This Paper With 16 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JNAHS-3-25_009
تاریخ نمایه سازی: 28 آذر 1400
Abstract:
فوکو برخلاف دیگر متفکران فرانسوی سده بیستم، دادوستد فکری مستقیم و مستمری با معاصران خود نداشت. در اغلب آثاروی نامی از ساختگرایان وپسا ساختارگرایان هموطنش و یا بحث مشروحی درباره نگرش های آنان یافت نمی شود. (و شگفت آنکهبیشترین توجهات متفکران غیرفرانسوی را به خود جلب کرد.) فوکو حتی از پذیرفتن عناوین پساساختارگرا یا پسامدرن نیزسرباززده است و فراتر از این به وضعیت فراگیری به نام مدرنیته و سپس زوال آن قائل نبود. در این نوشتار با بررسی آرایمیشل فوکو، توانایی های انتقادی اندیشه او به نمایش گذاشته می شود. فوکو در دوره نخستین فکری خود تحت تاثیراندیشه های ساختارگرایانی مانند لوی آلتوسر بود. روش فوکو در دروه نخست روش دیرینه شناسی است.دوره دوم زندگی فکریفوکو که از ابتدای دهه هفتاد میلادی تا پایان عمر وی ادامه دارد را به عنوان فوکو دوم می شناسیم. روش رایج فوکو در ایندوره تبارشناسی است. تبارشناسی بر خلاف روش های دیگر تحقیق در تاریخ به دنبال یافتن گسست ها و تضادها در اموری استکه ما آنها را بدیهی می دانیم. فوکو با تبارشناسی از انتها آغاز می کند به شکافتن تا به ابتدای شکل گیری برسد.امر سیاسیموضوع جدیدی است که در ادبیات علم سیاست،روش شناسی و ...مطرح شده است لذا به این مساله فکر می کردم تا در پیوندساختارگرایی، پساساختارگرایی و امر سیاسی، امر سیاسی را و ابعاد مختل آن تنویر کنم و دانشجویان دکتری علوم سیاسی را باآن بیشتر آشنا کنم.
Keywords:
Authors
محمدسجاد شیرودی
دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی دانشگاه تهران
مجید همتی
دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی دانشگاه تهران