از منظر
قرآن کریم، انسان به زمین نیامده که در زمین بماند؛ بلکه آمده تا مسیر حرکت بهسوی خدا را طی کند و به مقام شایسته خویش که همان مقامخلیفهالهی است برسد؛ یعنی مظهر صفات خدا گردد. بیگمان شادابی، نشاط و پویایی انسان در طول زندگی فردی و اجتماعی، مرهون نعمت امیدواریاش بهآینده است. و آنگاه که دورنمای آینده از زلال دریافت های وحیانی و سخنان معصومان نشات گرفته باشد، همواره انسان در مسیر تکامل و تعامل معقول قدممی گذارد و از همین روی «اقداری مومنانه» را در دوران «انتظا» تجربه میکند. تجربهای که برای او «امنیت» در سایه صلح جهانی و «توسعه» در سایه «عدالت خواهی» و در یک کلمه «اقدار» در سایه «ایمان» را به دنبال دارد. «انتظار فرج» را «انتظار قدرت اسلام» میدانیم. چنین انتظاری است که بالاترین عبادت ها است. چرا که به انسان حرارت و شوق، تحرک و جوشش، مسئولیت و تعهد، عشق و امید و عزت و سرافرازی می دهد.انتظار در درجه نخست ویژه حیات و زندگی است. ماهیت زندگی انسان با انتظار و امید به آینده عجین شده است به گونه ای که بدون انتظار، زندگی مفهومی ندارد و شور و نشاط لازم برای تداوم آن در کار نیست. حیات حاضر و کنونی ظرف پویایی، تلاش و حرکت به سوی فردا و فرداهاست، و این چنین پویایی و حرکتی بدون عنصر(( انتظار )) ممکن نیست؛ زیرا احتمال معقول بقا و پایداری و امید به تداوم حیات است که به زندگی کنونی معنا و مفهوم میبخشد، و پویایی و نیروی لازم برای ادامه آن را تامین می کند. از این رو است که ماهیت زندگی با انتظار پیوستگی ناگسستنی دارد.هر انسان زندهای که در انتظارهای خویش، به تداوم حیات می اندیشد و بقای خویش را انتظار دارد، تمام حرکت و سکون خود را در راستای این انتظار و در جهت متناسب با تداوم حیات قرار میدهد. و لذا در روایات اسلامی می بینیم که انتظار فرج از افضل اعمال امت پیامبر شمرده شده است.مسئله صبر و انتظار برای
ظهور و انقلاب جهانی
حضرت مهدی (عج) از جمله مسائلی است که دشمنان و مخالفان آن، گاه در صدد تحریف آن برمی آیند و آن را به عکس مفهوم حقیقی نشان میدهند. انسان امروز بیش از آنکه نیازمند تسخیر عالم هستی باشد، نیازمند داشتن ایدهای سترگ برای آیندهای روشن و الهی است. ایدهای که توان مبارزه با دشمنان دورن و بیرون را به انسان بدهد.