اهمیت مدیریت بیوریتم (زیست آهنگ) در بهبود و توسعه روابط سازمانی

در یک نگاه کلی، بر اساس تئوری زیست آهنگ یا بیوریتم (Biorhythm) هر انسانی دارای سه سیکل جسمانی(فیزیکی)، احساسی (عاطفی) و فکری است که هر کدام از این سه سیکل در یک بازه زمانی مشخص تکرار می شوند.بیوریتم یا زیست آهنگ یکی از تازهترین موضوعها در حیطه شناسایی ارگونومی ذهن است که با مدیریت صحیح آن،میتوان بسیاری از درگیریهای بین سازمانی و حوادث شغلی را کاهش داد. در یک دیدگاه استاندارد، سیکل جسمانیانسان هر ۲۳ روز، سیکل احساسی هر ۲۸ روز و سیکل عاطفی هر ۳۳ روز تکرار می شوند که در این بازه زمانی، یک نقطهقله مثبت و یک نقطه قله منفی برای هر سیکل وجود دارد. در قله مثبت افراد در بهترین حالت از هر یک از سه سیکلهستند و در قله منفی افراد در حالت منفی خود قرار میگیرند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی سیکل های زیست آهنگ ونقش آن در ارتباطات بین سازمانی و همچنین حوادث شغلی است. در این پژوهش در یک گروه ارائه کننده خدمات، دریک گروه ده نفری از پرسنل، با استفاده از ابزارهای پرسشنامه و مشاهده حضوری، بازه زمانی هر سیکل تشخیص داده شد.نتایج بیانگر این بوده است که در برخی موارد، اختلاف بین سیکل حسی و جسمی بین سرپرستان و پرسنل، منجر بهدرگیری سازمانی شده است. همچنین نتایج نشان داد در یک بازه ۶۰ روزه، بیوریتم افراد نقش ۸۰ درصدی در ایجادحوادث برای پرسنل داشته است که با کنترل و اطلاع از آن میتوان تا حدود زیادی این حوادث را کاهش داد.

Keywords:

مدیریت بیوریتم , زیست آهنگ , توسعه سازمانی , بهبود روابط سازمانی , حوادث شغلی