خلاقیت در فرآیند طراحی معماری از دیدگاه گشتالت و شناخت گرایی

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 441

This Paper With 10 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ICSAU07_0743

تاریخ نمایه سازی: 21 دی 1400

Abstract:

یکی از ویژگی های بارز انسان و اساس زندگی او قدرت تامل و اندیشه است. انسان همواره در طول زندگی خویش با بهره گیری از تفکر و اندیشه توانسته به تصمیم گیری صحیح، حل مسائل و مشکلات بپردازد تا به رشد و تعالی نائل گردد. بنابراین تمام دستاوردها و پیشرفت های بشر در گرو اندیشه های کارامد، موثر اوست. از پیچیده ترین و عالی ترین نمودهای اندیشه انسان تفکر خلاق است که درباره آن دیدگاه ها و نظریه های بسیاری وجود دارد. در فرایند طراحی عوامل متعددی در شکل گیری فضای معماری موثر هستند که ارتباط و تاثیر این عوامل بر یکدیگر جدایی ناپذیرند. از همین رو فرایند طراحی معماری از جمله مباحثی است که همیشه مورد توجه و بحث بین نظریه پردازان قرار گرفته است. آن چیزی که محرز است در فرایند طراحی معماری، طراح در عین حفظ ارتباط بین مراحل مختلف طراحی، با تکیه بر ذهن پویا و کاوشگر خویش به تخیل و تجسم ایده می پردازد و اثری نو و بدیع خلق کند. این همان چیزی است که به تعبیر خلاقیت نام برده می شود. همواره خلق و آفرینش ایده در معماری و فرایند طراحی توسط نظریه پردازان مورد بحث قرار گرفته است، حال از این بین عاملی که فراتر از بقیه در آفرینش ایده خودنمایی می کند خلاقیت است. درباره ماهیت و تعریف خلاقیت تاکنون در بین محققان و روانشناسان تعریف جامع و کامل در دسترس نیست، بنابراین در پژوهش ها از نظریه ها و تعاریف مختلف نظریه پردازان استفاده می شود. از این رو هدف از پژوهش حاضر تبیین خلاقیت در طراحی معماری از دیدگاه روانشناسی گشتالت و شناخت گرایی می باشد، که در راستای دستیابی به این هدف ابتدا به خلاقیت و تعاریف آن از دیدگاه برخی صاحب نظران پرداخته و سپس مراحل آفرینشگری والاس و فرآیند طراحی لاوسون مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه دیدگاه مکتب گشتالت و شناخت گرایی در مورد خلاقیت بیان شده و اختلاف و اتفاق نظرات هر دو مکتب مورد بحث قرار گرفته است. در نتیجه با بررسی تطبیقی دیدگاه گشتالت ، شناخت گرایان و دیدگاه لاوسون و والاس مشخص شد کلی گرایی یا درک کلیت مسئله، عاملی است که هر دو مکتب به آن تاکید داشته اند. ازطرفی تاکید شناخت گرایی بر استفاده از تجربه های قبلی در یادگیری است در حالی که نظریه گشتالت آن را کاملا رد می کند.از این رو ساختار اصلی این پژوهش در قالب کیفی و بصورت توصیفی – تحلیلی می باشد که از طریق گردآوری، تبیین و تحلیل اطلاعات با استفاده از ادبیات موجود در این زمینه مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای صورت پذیرفته است.

Authors

علی عظیمی

دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه رجا، قزوین، ایران

سمیرا رحیمی اتانی

دکترای تخصصی معماری، مدرس موسسه آموزش عالی رجاء، قزوین، ایران

حسین قلی بیگی

دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه رجا، قزوین، ایران