تحلیل اثر ظرفیت جذب دانش بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی نوآوری باز موردمطالعه: موسسه مالی و اعتباری کوثر استان قم

امروزه شرکت ها برای دستیابی به جایگاه بهتر و انطباق با شرایط متغیر در بازار و حفظ بقا در محیط پرتلاطم برای بهبود عملکرد خود تلاش میکنند و برای رسیدن به این هدف، به شدت نیازمند ظرفیت جذب دانش هستند. کارکنان با توانایی بالا در جذب دانش، سطح جذب دانش سازمان را بهبود میبخشند و به بهبود نوآوری در عملکرد سازمان ها کمک میکنند. از طرفی در عصر حاضر حل مشکلات توسط سازمان ها به تنهایی مشکل است؛ بنابراین این شرکت ها بر نوآوری باز تکیه میکنند و شبکه همکاری با شرکای خارجی را برای دستیابی به فناوری و دانش جدید تشکیل میدهند. فرایند نوآوری باز این فرصت را برای شرکت ها فراهم میکند تا با دسترسی به دانش تخصصی که قبلا آن را در اختیار نداشتند، محصولات و خدمات جدیدتر و با کیفیت تر ارائه کنند و با کسب مهارت ها و فناوری مکمل، هزینه و خطرات مربوط به ارتقای محصول را کاهش دهند. با توجه به این موضوع، در تحقیق حاضر تلاش شد تا تاثیر ظرفیت جذب دانش بر عملکرد سازمانی با نقش میان جیگری نوآوری باز، در موسسه مالی و اعتباری کوثر استان قم بررسی گردد. پس از مرور ادبیات تحقیق در حوزه ظرفیت جذب دانش، نوآوری باز و عملکرد سازمانی مدل مفهومی و فرضیه های تحقیق تدوین گردید. سپس برای سنجش ابعاد متغیرها پرسشنامه محقق ساخته طراحی و در بین ۸۸ نفر از مدیران و کارمندان موسسه مالی و اعتباری کوثر استان قم توزیع شد. روایی پرسشنامه توسط افراد نخبه و پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ انجام شد که عدد ۰.۷۱۲ به دست آمد. تحلیل ها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی صورت گرفته است و از نرم افزارهایSPSS وLisrelبرای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که رابطه مثبت و معناداری بین ظرفیت جذب دانش و عملکرد سازمانی وجود دارد و نوآوری باز در رابطه بین ظرفیت جذب دانش و عملکرد سازمانی، نقش میانجی دارد و در حدود۵۳٪است

Keywords:

ظرفیت جذب دانش , نوآوری باز و عملکرد سازمانی