مهاجرت و حاشیه نشینی دو پدیده به ظاهر متفاوت می باشند که برآیند یک عامل مشترک بوده و نتایج و تبعات مشابه ی هم بخصوص برای شهرها بدنبال دارد.مهاجرت که خود نتیجه ی نابرابری های مکانی و بی عدالتی های منطقه ای می باشد، به دلیل ویژگی های خاص مهاجران و علل مهاجرتشان پیامدهای منفی متعددی برای شهرها و روستاها بدنبال دارد که از جمله ی آنها ظهور و گسترش پدیده ی حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ می باشد. هدف مقاله حاضر بررسی
هنجارها و
آسیب شناسی اجتماعی در
محلات بافت فرسوده غیر رسمی با روش توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج نشان می دهد این افراد ساکن در این محلات عموما فاقد مهارت و تخصص و سرمایه گذاری هستند، به مشاغل کاذب و بعضا مجرمانه مثل دست فروشی، کوپن فروشی، تکدی گری، خرید و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی روی می آورند. وجود خرده فرهنگ های خاص باعث شده جذب فرهنگ های شهری نشده و نیز فقر فرهنگی امکان نفوذ در آن ها را برای اجرای برنامه های مختلف اجتماعی همچون بهداشت و تنظیم خانواده و غیره مشکل می سازد.
محلات بافت فرسوده به عنوان یکی از بسترهای وسیع جهت بروز آسیب های اجتماعی بوده که همراه با گسترش آن شاهد افزایش ناامنی، بزه و انواع مختلف جرم و جنایت و خشونت در جامعه می باشیم. ایجاد سکونتگاه های غیر رسمی نتیجه منطقی تمرکز و توزیع ناعادلانه موقعیت های شغلی و ثروت بوده و سیاست های پنجاه سال اخیر که عمدتا مبتنی بر نظریات قطب رشد و تمرکز اتخاذ شده دلیل عمده بروز این پدیده می باشد.