رشد روزافزون جمعیت و تمرکز آنها در شهرها آثار مخربی بر زیستگاه های طبیعی و زندگی بشر می گذارد و شهرها را در معرض بحران های ناگوار از جمله تخریب محیط زیست، تنزل زیربناهای موجود، فقدان دسترسی به زمین سرپناه، آلودگی های زیست محیطی، خطر کمبود و اتمام منابع طبیعی و در نهایت اتلاف سرمایه های انسانی قرار می دهد. مدیریت شهرهای امروزی نیازمند به کارگیری روش هایی نوین است که سعی دارد
هوشمندسازی را در همه ابعاد یک شهر محقق کند. و بدون تردید فناوری اطلاعات موتور محرک توسعه مدیریت شهری و روستایی کشور در آینده است که باید برای آن
برنامه ریزی مطلوب و مناسب از سوی تمامی دستگاه های مرتبط انجام شود و رسیدن به یک تفاهم و زبان مشترک در همه سطوح به منظور فراهم کردن بسترهای توسعه در بخش فناوری اطلاعات در شهرداری ها و دهیاری ها بسیار ضروری است و باید در اولویت کاری باشد. از همین رو لازم است در شیوه سنتی مدیریت شهرها تجدید نظر کرد و شیوه های جدید مبتنی بر مدیریت واحد شهری را به صورت هوشمند جایگزین کرد. هدف مقاله حاضر بررسی اثرات
هوشمندسازی در
برنامه ریزی کارآمد شهری با روش توصیفی و مطالعه اسنادی می باشد. و می توان گفت سه ضرورت اصلی
هوشمندسازی شهرها را افزایش جمعیت شهری، افزایش معضلات زیست محیطی و گازهای گلخانه ای و تاکید بر ارزش های انسانی و در آینده با توجه به افزایش شدید جمعیت شهری به خصوص تا سال ۲۰۵۰ که به بیش از ۷۰ درصد جمعیت جهان خواهد رسید و در راستای کاهش معضلات شهری و توجه به ارزش های انسانی،
هوشمندسازی شهری ضرورتی انکارناپذیر خواهد بود. تحقق اصولی شهر هوشمند و
هوشمندسازی شهرها و شهرداری الکترونیک باید همواره از اولویتهای اصلی مدیریت شهری باشد و انتظار می رود شهرداری ها در کنار توجه به توسعه زیرساختها به موضوع
هوشمندسازی شهرها توجه مضاعفی کنند.