شناسایی ابعاد و مولفه های موثر بر پذیرندگی برند دانشگاه کارآفرین (نسل سوم) در نظام آموزشی (مورد مطالعه دانشگاههای مازندران)

زمینه و هدف: امروزه اکثر دولت ها اعتقاد دارند که کارآفرینی یک جزء ضروری برای رشد اقتصادی و ایجاد فرصت هایشغلی در همه جوامع محسوب می شود. افزایش رقابت میان دانشگاه ها بر سر جذب منابع مالی و کارکنان با کیفیت منجربه افزایش توجه دانشگاه ها، به خصوص دانشگاه های نسل سوم به داشتن برند متمایز در بازار رقابت شده تا از طریق ایجادمجموعه ای از ویژگی های مطلوب برای جذب دانشجویان با کیفیت، به فکر ایجاد برند دانشگاه باشند. بر این اساس هدفاین تحقیق شناسایی ابعاد و مولفه های موثر بر پذیرندگی برند دانشگاه کارآفرین در نظام آموزشی می باشد.روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است که بااستفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد به صورت کیفی اجرا شده است. برای گرداوری اطالعات از مصاحبهنیمه ساختاریافته استفاده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفت. نمونهگیری از روش نظری و با تکنیک هدفمند و گلوله برفی استفاده شده که برمبنای آن ۱۸ مصاحبه با اساتید دانشگاه ها وخبرگان انجام گرفت.یافته ها: براساس تحلیل داده های پژوهش، ۴۷۴ کد اولیه شناسایی شد که در قالب ۷۵ مفهوم و ۲۶ مقوله اصلیدسته بندی شدند. با استناد به رهیافت نظام مند در نظریه داده بنیاد، کدهای شناسایی شده در ۶ طبقه شرایط علی، زمینه ای،عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها دسته بندی شدند.نتیجه گیری: با شناسایی ابعادو مولفه های موثر بر پذیرندگی برند دانشگاه کارآفرین الگویی، طراحی گردید که استفادهاز آن منجر به تغییر نظام آموزشی، ایجاد تصویر مثبت و جذب با کیفیت ترین عناصر در بازار رقابتی میشود و پیامد ایناقدامات، صنعتی پیشرفنه، کسب مرجعیت علمی در جهان اسالم و افزایش رفاه عمومی جامعه خواهد شد.

Keywords:

دانشگاه کارآفرین , برندپذیری , نظریه داده بنیاد