هرگاه افراد بشر در کنار هم جمع شدند و جامعه ای را تشکیل دادند، اجتماع آنها بینیاز از
حکومت و رهبر نبوده است و این مطلب امری بدیهی است. با گذشت زمان و پیچیده تر شدن زندگی نیاز به وجود ارکانی نظم دهنده به نام دولت نه تنها ازبین نمیرود بلکه با افزایش حوزه ی مسئولیتهای آنها نیاز به آن بیشتر نیز میشود . از دیرباز در حوزه ی سیاسی این سوال مطرح بوده است که چه کسی یا گروهی حق حاکمیت دارد و اصلا چه مدلی از
حکومت و فرمانداری مشروع و درست است.
مشروعیت مفهومی است که مکاتب مختلف با توجه به جهان بینی های خود تعریف های گوناگونی از آن ارائه داده اند. در اسلام علاوه بر اینکه به نیاز جامعه به
حکومت و حاکم تاکید فراوان شده است، ملاکها و ویژگیهای
مشروعیت آنان نیز بیان شده است. از نظر اسلام
حکومت زمانی مشروع است که با معیارهای الهی و در جهت اهداف الهی فعالیت کند و حاکم نیز زمانی حق ولایت دارد که این حق را به طور مستقیم یا غیرمستقیم از خدا دریافت کرده باشد. در عصر غیبت امام معصوم(ع)حاکم جامعه ی اسلامی به اعتقاد شیعه
ولی فقیه است و برای اثبات این مدعا دلایل عقلی و نقلی ارائه و اقامه میکند.