سخن سردبیر: چقدر علم اطلاعات و دانششناسی در اسناد بالادستی حضور دارد؟
Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 141
This Paper With 6 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_PUBLIJ-25-1_001
تاریخ نمایه سازی: 22 خرداد 1401
Abstract:
در جلسه ای در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، پیش نویس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مورد بحث قرار گرفت و از گروه ها خواسته شد تا بر اساس دستور مقام معظم رهبری اگر پیشنهاد و انتقادی بر آن است ارائه شود. در کمیته علم اطلاعات و دانش شناسی هم قرار شد تا دوستان همکار نظرات خود را برای ارسال تهیه کنند. از مجموع نظرات، نکات زیر برجسته شد که بخشی از آن در این سرمقاله آمده است:
نکته اول اینکه مقام معظم رهبری درخصوص این سند یادداشتی هشت بندی نوشته اند که در آن ضمن تقدیر از زحمات تهیه کنندگان سند، به لزوم همکاری و اظهارنظر همه علاقه مندان و خبرگان اشاره کرده اند. نکته دیگر، توجه ایشان در این یادداشت به زبان فارسی است؛ آنجا که ایشان برخلاف بسیاری به غلط واژه «پیشنهادات» را به جای «پیشنهادها» ننوشته اند. البته به کارگیری واژه «آرمان» با توجه به اینکه معنایش آرزو است با اهداف گفته شده هماهنگ نیست. سوم، توجه به آینده نگری است که امر بسیار مطلوبی است و کشوری که زنده است و امیدوار، حتما برای فردا و فرداها برنامه دارد و برنامه می نویسد؛ اما نکته هشداردهنده این است که این اقدام نباید به ذکر کلیات ختم شود و مهم تر اینکه وضع موجود نادیده گرفته و هشدارهای لازم درمورد اصلاح وضع موجود کم رنگ شود. چهارم اینکه در اغلب سندهای بالادستی، طراحان از کلیات شروع می کنند و بعدا چنانچه مقدور باشد به برنامه توجه می شود. پیشنهاد این است دست کم یک بار از پایین به بالا برنامه ریزی شود، گرچه در آن هم توفیق چندانی نداشته ایم؛ چراکه برنامه ریزی هرساله کشور به اصطلاح از پایین به بالا است ولی کمتر با واقعیات تطبیق می کند و در اجرا همواره مشکل داشته است.
بی شک برنامه ریزی برای آینده زمانی کارساز است که بر پایه های محکم علمی و عملی در زمان حال و با استفاده از تجارب گذشته صورت گیرد. قطعا این اقدام در آغاز چهل سال دوم انقلاب با تکیه بر تجارب گذشته و تحلیل فرصت ها و تهدیدهای قبلی و فعلی می تواند سودمند باشد.
نکته دوم که قدری اختصاصی تر است نگاه کارشناسانه از منظر علم اطلاعات و دانش شناسی به این سند است. عدم حضور علم اطلاعات و دانش شناسی و یا مفاهیم مرتبط با آن در اسناد بالادستی معلول دو عامل بسیار مهم است: اول، بحران هویت در خود رشته و خستگی بانیان و مدافعان آن برای معرفی آن به جامعه و دوم، ناشناخته بودن این رشته در نگاه مسئولان و طبعا عدم توجه آنان به این حوزه برای استفاده از تخصص های موجود در آن، که این دومی هم به عامل اول برمی گردد.
توضیح بیشتر اینکه در متن یادداشت رهبری تنها در بند هشتم از اصطلاح اطلاع رسانی یاد شده است که با توجه به عبارات پس و پیش آن به عملکرد سازمان های خبرپراکنی چون صداوسیما و مطبوعات مربوط می شود و ربطی به حوزه ما ندارد.
در متن الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هم هیچ جا از اطلاع رسانی و بازیابی درست اطلاعات خبری نیست. به نظر من، خوب بود دست کم در بخش آرمان ها از اطلاعات، جریان اطلاعات، ذخیره به منظور بازیابی درست اطلاعات، شفافیت اطلاعات، مستندسازی اطلاعات و امنیت اطلاعات اشاره ای می شد. متن آرمان ها بدین شرح است:
آرمان های الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت: ارزش های بنیادی فرازمانی و فرامکانی جهت دهنده پیشرفت است. مبنایی ترین این ارزش ها نیل به خلافت الهی و حیات طیبه است. اهم ارزش های تشکیل دهنده حیات طیبه عبارتند از: معرفت به حقایق، ایمان به غیب، سلامت جسمی و روانی، مدارا و هم زیستی با همنوعان، رحمت و اخوت با مسلمانان، مقابله مقتدرانه با دشمنان، بهره برداری کارآمد و عادلانه از طبیعت، تفکر و عقلانیت، آزادی مسئولانه، انضباط اجتماعی و قانون مداری، عدالت همه جانبه، تعاون، مسئولیت پذیری، صداقت، نیل به کفاف، استقلال، امنیت و فراوانی.
اگرچه می توان گفت که اطلاعات و بازیابی درست آن بستر همه فعالیت های اجتماعی است، اما با گذشت چهل سال از انقلاب می بینیم که بدون توجه خاص به اطلاع و اطلاع رسانی به شیوه ای صحیح نمی توان از بازیابی درست مطمئن بود و در این صورت مشاهده می شود که تحقق بسیاری از آرمان هایی که به نوعی در قانون اساسی و سایر سندهای بالادستی وجود دارد عقیم می ماند و به نتیجه نمی رسد. در بند ۴۸ تدابیر هم از اطلاعات و اطلاع رسانی می توانستند یاد کنند. متن آن به این شرح است:
ارتقای نظارت رسمی، مردمی و رسانه ای بر ارکان و اجرای نظام و پیشگیری از تداخل منافع شخصیت حقیقی و حقوقی مسئولان و کارکنان حکومت و برخورد بدون تبعیض با مفسدان به ویژه در سطوح مدیریتی.
در همه زما ن ها و به ویژه زمان ما که بحث اطلاعات و بازیابی سریع و صحیح آن نقشی عمده و اصلی در تصمیم گیری و اجرا دارد، عدم توجه به آن، خواه آگاهانه خواه ناآگاهانه، در پیشرفت اخلال ایجاد می کند. ممکن است بگویند که در مقام اجرا به اطلاعات توجه خواهد شد. پاسخ این است که در این چهل سال دیده ایم که هنوز بسیاری از مسئولان به اطلاعات و اهمیت آن، آن چنان که لازم است واقف نیستند و به آن بها نمی دهند، یا بعضی آن را ملک طلق خود می دانند. عدم جریان صحیح و سریع اطلاعات و نبودن نظارت بر این سرمایه ملی و بین المللی ما را با دشواری های گوناگون مواجه کرده است. این بحث مربوط به این سند است و اشکال در نگارش بسیاری از سندهای بالادستی دیگر هم کم وبیش وجود دارد.
اگر علم اطلاعات و دانش شناسی بخواهد در عرصه های آینده کشور محلی از اعراب داشته باشد و به جای کتابداری به معنای (کتاب + داری) در صحنه اطلاع رسانی و شفاف سازی اطلاعات نقشی داشته باشد باید به خود آید و در چهل سال دوم انقلاب برای خود نقشی دست وپا کند. این تلاش مستمر و آگاهانه که توسط جوان ترها، با مشاوره با پیش کسوتان باید صورت گیرد می تواند تا حدودی نقش رشته را مشخص کند؛ آنگاه می توان انتظار داشت تا مسئولان هم به این رشته توجه کنند. همچنان که در کشور توجه به امر اطلاعات و ویژگی های آن مسئله ای اساسی و بنیادین است برای رشته ما هم توجه به آن مسئله بود و نبود است. یا باید از چهاردیواری کتابخانه ها بیرون آمد و با فناوری های نوین آشنا شد و آن ها را در زندگی به کار بست و فارغالتحصیلان رشته را آماده به کار تربیت کرد، یا باید با کیان رشته خداحافظی کرد و چون گذشته در کنج مکان هایی به کارهای دیگر پرداخت. اکنون اگر رشته بخواهد
بماند باید پس از چهل سالی که گذشت خانه تکانی کرده و به مسائلی مهم ازجمله موارد زیر توجه کند:
بازخوانی تاریخچه رشته در جهان و ایران؛
اصول راهبردی در ایجاد و استمرار رشته؛
سیر تحول رشته در چهل سال نخست انقلاب؛
هویت/ اصول و قواعد/ دایره شمول رشته؛
گسترش رشته به لحاظ کمی و کیفی؛
نقد کلی رشته (خودارزیابی)/ حرفه یا علم؟ رشته یا میان رشته؟ تخصص یا تجربه؟
تجزیه وتحلیل رشته
به لحاظ کاربرد و استخدام: آیا فارغ التحصیلان در جای خود به کار گمارده شده اند؟ آیا اگر در منصبی قرار گرفتند از نام بردن رشته خود شادمانند و به آن افتخار می کنند و برای ارتقای رشته اثرگذار بوده اند؟
به لحاظ معرفی به جامعه مخاطب: آیا از فرصت ها استفاده و با تهدیدها مبارزه کرده اند؟
به لحاظ تاثیرگذاری بر رشته های دیگر: آیا با رشته های دور و نزدیک تعامل داشته اند؟
به لحاظ افراد شاخص رشته: آیا این افراد تاثیرگذاری داشته اند؟
به لحاظ سازمان های حامی و انجمن های علمی به ویژه مرکز اسناد و کتابخانه ملی: کارکرد این سازمان ها و انجمن ها چگونه بوده است؟
به لحاظ جایگاه رشته در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری: آیا حضور رشته در سندهای بالادستی پررنگ است؟
به لحاظ وضعیت دانشگاه های پرورش دهنده نیروی کار رشته: آیا دانشگاه ها و گروه های ذی ربط با هم رقابت سالم داشته یا با هم مقابله کرده اند؟ آیا تشریک مساعی صورت گرفته یا پراکنده کاری شده است؟
به لحاظ پایان نامه ها و رساله ها، کتاب ها، مجلات، مقالات، سمینارها، تحقیق ها: گردآوری و نقد ادبیات رشته چگونه بوده است؟
به لحاظ آینده: برآیند کارهایی که تاکنون صورت گرفته است چیست و طرح های ماندگاری و توسعه کدامند؟
به لحاظ فناوری و برنامه ریزی و تدوین کتب درسی: چه اقدامات مهمی صورت گرفته یا می گیرد؟
به لحاظ فضای مجازی: نقش برجسته رشته در این زمینه چیست؟
و سرانجام چه باید و از کجا شروع باید کرد؟
در این شماره یکی از مقالات، مروری است به دغدغه اصلی رشته و شامل هشدارهایی است برای سامان دهی اوضاع داخلی و خارجی آن. مجله از این نوع مقالات و مقالات دیگری که بهویژه با روش کیفی انجام شدهاند به شدت استقبال می کند و معتقد است که قوام و دوام رشته در گروه توجه به بنیان های حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و استفاده از فرصت های موجود و مبارزه با تهدیدها است. بقیه مقالات این شماره بیشتر به ادبیات کودکان تعلق دارد و می توان آن را شماره ای ویژه کودکان و نوجوانان نامید.
Keywords:
concept , information science , high-level state documents , Islamic Republic of Iran , علم اطلاعات و دانششناسی , اسناد بالادستی
Authors
غلامرضا فدایی
دانشگاه تهران