سخن سردبیر: از کتابداری و اطلاع رسانی تا علم اطلاعات و دانش شناسی

Publish Year: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 60

This Paper With 6 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PUBLIJ-18-2_001

تاریخ نمایه سازی: 22 خرداد 1401

Abstract:

از کتابداری و اطلاع رسانی تا علم اطلاعات و دانش شناسی اهمیت نام و نام گذاری بر کسی پوشیده نیست. نام نشان دهنده هویت و ماهیت پدیده است و یا آنکه باید باشد. آنان که نام نیکو می نهند، یا بر واقعیت موجود صحه می گذارند و یا انتظار خود را در قالب نام نیکو بیان می کنند. گفته اند «الظاهر عنوان الباطن» یعنی ظاهر نشانگر باطن است و البته برعکس آن را هم گفته اند که «از کوزه همان برون تراود که در اوست». پس ظاهر و باطن لازم و ملزوم یکدیگرند و یا دو روی یک سکه اند. وقتی نامی عوض می شود، طبیعی است که موافقان و مخالفانی داشته باشد هر چند قبل از تغییر نام همه به نوعی با تغییر موافق بوده باشند. عده ای ممکن است بگویند با تغییر موافق نبوده اند. عده ای دیگر بگویند با تغییر موافق بوده اند اما نه با این تغییر. ولی آنچه مسلم است این است که نمی توان همه را راضی کرد. من در مقالات خود در کتاب مقدمه ای بر هویت کتابداری و اطلاع رسانی (مقالات، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱) در این باره بحث کرده ام و تغییراتی را در این زمینه پذیرفته ام. ابتدا به دانش شناسی گرایش داشتم سپس آن را به بازیابی اطلاعات به عنوان اصلی ترین کارکرد حوزه کتابداری و اطلاع رسانی روی آوردم و سرانجام به «علوم اطلاعات» به عنوان چتر حمایتی برای حوزه بزرگ کتابداری و اطلاع رسانی رسیدم اما سرانجام نظر جمع بر علم اطلاعات و دانش شناسی قرار گرفت. نکته دیگر آنکه وقتی به معادل لاتین این تغییر نام دقت کنیم می بینیم که تغییر زیادی هم صورت نگرفته است و به Information Science تنهاKnowledge اضافه شده است و اگر بپذیریم که در بسیاری از موارد اطلاعات و دانش با هم همپوشانی دارند و با هم همگام و قرین اند، در این صورت ملاحظه خواهیم کرد که در واقع همان Information Science است که در این تغییر نیز لحاظ شده است. اینکه چرا بعضی ها با فارسی این نام موافق نیستند به نظر من دلیل آن نارسائی زبان ها در بیان و یا معادل یابی دقیق در ترجمه است و نیز عدم دقت در بومی سازی می تواند دلیل دیگری باشد. مثلا وقتی می گوئیم علم اطلاعات و آن را دقیقا ترجمه و یا معادل Information Science می گیریم باید توجه داشته باشیم که علم و اطلاعات اگر چه هم ریشه نیستند اما به گونه ای مترادف اند. اگر به ترجمه عربی اطلاعات بنگرید که به آن «معلومات» گفته اند، این ترادف بیشتر ظاهر می شود. مثال دیگر در Information Studies است که آن را به مطالعات اطلاعات بعضا ترجمه کرده اند اما از آنجا که هر دو واژه از یک ریشه اند، هم لفظا خوشایند نیست و هم از نظر معنایی دارای ابهام است در حالی که با قدری تسامح می توان آن را به علوم اطلاعات ترجمه کرد و مشکلی هم پدید نمی آید. مطالعات اطلاعات و علوم اطلاعات اگر چه هر دو یک واقعیت را بیان می کنند اما در اولی هر دو کلمه از ریشه «طلع» است در حالی که دومی دو ریشه جداگانه دارد. در هر حال به تصمیمی که کمیته برنامه ریزی کتابداری و اطلاع رسانی قدیم در سطح وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری گرفته است باید پایبند بود و همگان باید به ترویج آن تاکید کنند اگر چه هر کسی ممکن است نظر خاص خود را داشته باشد. مقبولیت و مشروعیت دو عنصر مهم در پذیرش هر مفهوم و یا عنوان جدید است. نکته دیگر اینکه باید توجه داشت که هم در گذشته و هم در حال حاضر ماهیت رشته تغییر پیدا نکرده است و وسعت و فراگیری آن، همچنان حرف اول را می زند. این حوزه علمی هم فراگیر است و هم انعطاف پذیر و بسیاری از حوزه های علمی را با خود دارد و یا می تواند با آنها مشارکت کند همچنانکه خاصیت همه علوم و به ویژه علوم انسانی است که باید با مشارکت با علوم دیگر به حیات و توسعه خود بپردازد. اما همچنانکه بارها گفته ام اطلاعات همچون علم فراگیر است که احدی از آن فارغ نیست پس باید مشخص شود که این حوزه دانشی از چه جنبه آن باید اطلاعات را مورد توجه قرار دهد. در مقایسه بین عنوان قدیم و جدید باید گفت که اگر چه عنوان جدید نارسائی های قدیم را تا حدودی در بر ندارد اما به نوبه خود الزاماتی را با خود دارد که باید همه سخت بر آن واقف باشند و برای کاستی های آن هم چاره کنند. بنابراین در پذیرش عنوان جدید باید: ۱. محتوا بیش از هر چیز دیگر مدنظر باشد. دغدغه بسیاری این است که با تغییر نام آیا محتوا هم عوض می شود یا همان محتوای قبلی است. مشارکت همگان و به ویژه استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی برای بهینه کردن محتوا نقش به سزایی دارد. ۲. مشخص کنیم که آیا این عنوان، کتابداری را در دل خود دارد یا خیر. با توجه به اینکه بخش اعظم این رشته با کتابخانه ها رابطه مستقیم دارد باید مشخص شود کدام بخش این عنوان دو بخشی، با کتابداری و کتابخانه ها مرتبط است. عدم روشن کردن این مساله مشکلات فراوانی را در بر خواهد داشت زیرا از آنجا که کتابخانه ها بخش اعظم کتابداری است و کار در آن یکی از وظائف فارغ التحصیلان این حوزه است، باید برخورد با کتابداری برخوردی فراگیر باشد. باید روشن نمود که آیا علم اطلاعات به کتابداری نزدیک تر است و یا دانش شناسی. و در هر دو مورد باید پاسخی قانع کننده داشت. می توان گفت که اطلاعات چون خمیرمایه همه دانش هاست و کتاب و کتابخانه ها حاوی اطلاعات هستند بنابراین اطلاعات توجه به محتوای کتاب و کتابخانه ها دارد؛ به این معنا که علم اطلاعات ناظر به مظروف است که ظرف آن در دو سطح کتاب و کتابخانه است زیرا منطقی نیست که ما مظروف را مورد توجه قرار دهیم و ظرف آن را نادیده بگیریم. در مورد دانش شناسی و ربط آن با کتابداری و کتابخانه ها هم می توان نظر داد؛ زیرا کار در کتابخانه ها به نوعی با دانش شناسی مرتبط است. زیرا کتابداران برای سازماندهی منابع و مدارک خود، ناگزیر باید با دانش شناسی، همانند آنچه در سرعنوان های موضوعی، رده بندی ها و اصطلاحنامه ها آمده است آشنا شوند. این آشنایی هر چه بیشتر باشد توانائی دارندگان تخصص این حوزه را قوی تر می کند. ترابط و تداخل موضوعات و شناسائی آنها، مقدمه سازماندهی در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی است. ۳. نکته دیگر اشاعه است و آن این است که باید مشخص شود اشاعه از این تغییر نام استفاده می شود یا خیر. ممکن است عده ای بگویند این عنوان بیش از آنکه اجتماعی باشد تاکید بر فرد دارد و متخصص این حوزه کسی است که واقف به علم اطلاعات و دانش شناسی است اما لزومی به اشاعه به عنوان وظیفه در آن مشاهده نمی شود. در حالی که تاکنون یکی از جنبه های مشوق و قابل توجه کتابداری و اطلاع رسانی تاکید بر اطلاع رسانی و اشاعه آن بوده است. تاکنون توجه به کاربر و برآوردن نیازهای او از طریق ارسال خواسته هایش یکی از محورهای مورد تاکید بوده است. اگر نتوانیم چنین ربطی را پیدا کنیم در واقع بخش مهمی از وظیفه حرفه مندان این حوزه را حذف کرده ایم و اجتماعی بودن رشته را به چالش کشیده ایم. مطلبی که در تاریخ این حوزه به طور چشمگیری خودنمائی می کرده و هنوز هم می کند و آن را جزو افتخارات این رشته می دانند. اشاعه اطلاعات یعنی توجه به کاربران و دنیای اطلاعاتی آنان در اسرع وقت و با کمترین هزینه. تعریفی که اینجانب برای حوزه کتابداری و اطلاع رسانی داشته ام می تواند با تعدیلاتی اینجا هم مطرح شود به این قرار: علم اطلاعات و دانش شناسی، علم بازیابی و اشاعه اطلاعات و دانش است که ضمن بررسی چیستی و شناخت اجمالی اطلاعات و دانش از روابط طولی و عرضی اصطلاحات تخصصی در حوزه های مختلف با توجه به دقت، سرعت، صحت و منفعت (مدیریت)آن برای کاربران (فردی و جمعی) بحث می کند. ۴. عنوان علم اطلاعات و دانش شناسی بر روی این حوزه ما را وادار می کند که نسبت به چیستی اطلاعات بی تفاوت نباشیم به این معنا که اگر در کتابداری و اطلاع رسانی ما مدعی بودیم که سروکارمان با کتاب و رساندن اطلاعات است فارغ از اینکه اطلاعات چیست اما با پذیرش عنوان جدید دیگر نمی توان از زیر بار دانستن چیستی اطلاع و اطلاعات طفره رفت؛ زیرا منطقی نیست که بگوئیم ما متخصص و یا دانش آموخته علم اطلاعات هستیم اما نمی دانیم اطلاع چیست و یا نظریه های فراوانی درباره آن وجود دارد و یا دارای ابهام است و یا هنوز جمع بندی بر روی آن صورت نگرفته است. بنابراین یکی از رسالت های این حوزه، تحقیق و بررسی و ارائه طریق در زمینه شناسائی اطلاع و اطلاعات است و اینکه مثلا آیا چیز (شئی) است، فرایند است، نشانه است، و یا همه اینها. اینجانب تعریفی در مورد اطلاع در مقاله اطلاع چیست عرضه کرده ام که عبارتست از: اطلاع عبارتست از اشراف انسان بر نسبت های موجود بین اجزاء یک پدیده با هم و آن پدیده با پدیده های دیگر جهان. در مورد پدیده های زنده باید گفت که این موجودات دارای قوه هایی هستند که به فعل درمی آید. نسبت قوه به فعل و یا برعکس آن هم اطلاع است. اطلاع اگر صرفا اشراف بر یکی از این نسبت ها باشد واحد و بسیط است و چون تجمیع و یا ترکیب شود اطلاعات است و چنانچه در سیستم و مجموعه ای هماهنگ قرار گیرد و هدفمند باشد دانش خوانده می شود. اطلاع و دانش در آغاز بیرونی و خارجی است و سپس ذهنی و درونی می شود و مجددا توسط انسان بیرونی می شود. در این بیرونی شدن یا کپی برداری است و یا نقطه نظر و دیدگاه فرد هم به آن اضافه می شود که این بخش اضافه می تواند فردی و شخصی باشد که آن هم به نوبه خود در طول زمان، قبلا بیرونی بوده و حال جزو حافظه تاریخی فرد و جامعه قرار گرفته است. در هر حال ایجاد گروهی به نام گروه تاریخ و فلسفه اطلاعات که عهده دار تبیین این چیستی ها باشد بیش از پیش در این حوزه معرفتی ضرورت پیدا می کند. ۵. نکته آخر توجه به شغل و بازار کار است. ممکن است عنوان جدید در بین اهل علم و دانشگاهیان از جذابیت بیشتری برخوردار باشد اما بازارکار و به ویژه کتابخانه ها و مدیران ارشد آنها با این اصطلاح آشنا نیستند و رابطه فارغ التحصیلان را با بازار کار درک نمی کنند. جا انداختن این قضیه، به ویژه از طرف آنهایی که تاکید فراوانی بر حرفه بودن حوزه کتابداری دارند امری ضروری است و تعریف دروسی که بتواند بیانگر این ارتباط باشد حتمی است. ۶. آنچه باید مد نظر قرار گیرد این است که آیا این نام جدید نام حوزه فراگیر است و یا آن را معادل کتابداری و اطلاع رسانی به عنوان یک رشته (آنچه تا کنون بوده است) قرار داده ایم. از فحوای بعضی پرسش ها مبنی بر اینکه متخصص این حوزه را چه بنامیم، آیا دانشورز بگوئیم و یا دانش شناس و مانند آن چنین بر می آید که چنین ابهامی وجود دارد . باید گفت یکی از دغدغه های مطرح در سطح عالی در کمیته پیش گفته، نامگذاری بر روی کلان حوزه بوده است. در جلسات آغازین شرکت در این کمیته پیشنهاد مبسوطی ارائه شد که اگر چه عملا مورد بحث قرار نگرفت ولی سایه چنین فکری بر جلسات و بحث ها حاکم بود. توضیح اینکه اگر حوزه کلی را D به معنای دیسیپلین و حوزه ها وگروه های زیرین آن را d۱,d۲,d۳,… بنامیم این نام جدید باید نام حوزه فراگیر (D) باشد. در این صورت حوزه های گوناگون ریزتر در زیر این مجموعه بزرگ به فعالیت مشغول خواهند بود. لذا در زیر دیسیپلین علم (علوم) اطلاعات و دانش شناسی، زیر شاخه های علم سنجی، آرشیو (یادمانه ها)، دانشنامه نگاری، نسخه شناسی، اقتصاد اطلاعات و مانند آن به کار خود ادامه خواهند داد. کتابداری و اطلاع رسانی هم می تواند هم با چهار گرایش و یا چهار رشته مستقل حضور داشته باشد. در این صورت نگرانی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی هم مرتفع خواهد شد. مثال آن را می توان در دانشکده های مختلف مثل روانشناسی و علوم تربیتی، جامعه شناسی، و دیگر حوزه های علمی دید که تخصص های ریزتر در داخل آن به فعالیت مشغول اند و مشکلی هم برای نامگذاری ندارند. مشکل نام برای متخصص، بیشتر در حوزه کار و فعالیت رخ می نماید مثل روانشناس، پزشک و مانند آن. فارغ التحصیلان در حوزه آموزش عالی ، برنامه ریزی، و مانند آن نیاز به نام خاص ندارند. ۷. می توان در آینده در مورد فارغ التحصیلان این حوزه با تخصص های پایه هم وارد شور شد. به این معنا که همچنانکه در گذشته کارشناسی سایر رشته ها به این حوزه وارد می شدند و تقریبا تخصص مضاعف می گرفتند، کارشناسان رشته های گوناگون می توانند در تحصیلات تکمیلی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی شرکت کنند تا بتوانند بیشتر به نیاز جامعه پاسخ گویند. آنچه مسلم است این آغاز راه است و تا رسیدن به همه اهداف راه زیادی در پیش است. امید است همدلی همه دلسوزان و علاقمندان کار را به سامان برساند. انشاء الله