جنگ یک رویداد متعارف و مستمر در میان انسانهاست و هر از چند گاهی رخ میدهد اما وجود تعارض منافع نمیتواند دلیلی برای نقض حقوق اولیه و اساسی انسانها در رفتار با هم باشد. به همین جهت است که علمای حقوق، حقوق
جنگ و حقوق در
جنگ را از هم تفکیک کرده و حتی برای
جنگ نیز مقررات انسانی را تعریف کرده اند تا به خصومت ضدانسانی و بیرحمانه مبدل نشود و در عین حال دولتها باید از تمامی مساعی خود برای حل و فصل اختلافات بهره جویند و بخاطر هر موضوع کوچکی به جان هم نیفتند. حتی ادیان توحیدی نیز در زمینه
جنگ مقررات فوق العاده پیشرفته ای دارند که حکایت از ارزش والای انسان در همه اوقات
جنگ و صلح است که نباید این حقوق به هیچ دلیلی نقض گردند. علاوه از آن باید بین شرایط
جنگ میان رزمندگان و غیرنظامیان قائل به تفکیک شد و آنهایی را که در
جنگ شرکت نداشته اند هدف گلوله قرار داد زیرا عقلانیت رعایت حقوق آنها را توصیه میکند در قرن گذشته مقررات مختلفی در زمینه رعایت حقوق بشردوستانه در مخاصمات مسلحانه به تصویب دولتها رسیده که همگی دلالت بر لزوم رعایت نیازهای اخلاقی اشخاص آسیب پذیری میگردد که یا رزمنده نیستند و یا اساسا درگیر
جنگ نشده اند مانند زنان، کودکان، بیگانگان، اسراء، روحانیون، پرستاران، مجروحین، مصدومین، نجات یافتگان از دریاها و ضرورت دارد که دولتها به تعهدات خود در زمینه حقوق بشردوستانه بین المللی پایبند باشند و مانع از بیقانونی در زمان
جنگ گردند.