مقدمه: امروزه پذیرش دانشجویان دوره های تخصصی علوم پزشکی، با چالش هایی مواجه شده است، با توجه به اهمیت ویژه وظایف و رسالت پزشکان و لزوم انتخابی دقیق در پذیرش آنان، هدف پژوهش حاضر، تعیین سهم
عملکرد دانشگاهی و عوامل شناختی در پذیرش دانشجویان در دوره های تخصص دانشگاه های علوم پزشکی بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی، از نوع مطالعات مقطعی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه داوطلبان آزمون تخصص سال ۱۳۹۷ دانشگاه های علوم پزشکی بود. نمونه به روش خوشه ای تصادفی از دو گروه زنان و زایمان و روانپزشکی انتخاب شد. تعداد اعضای این دو گروه، ۱۰۹۶ بود که نمرات آنها در متغیرهای معدل، نمره پیش کارورزی و نمرات آزمون های شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزارهای پژوهش، آزمون
تفکر تحلیلی کالیفرنیا، آزمون
تفکر منطقی واتسون گلیزر و آزمون درک مطلب از مجموعه آزمون های استعداد بود. پایایی این آزمون ها به روش آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر به ترتیب برابر با ۷۹/۰، ۷۶/۰ و ۸۰/۰ به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و R تحلیل شد و جهت پاسخ به سوالات پژوهش از آزمون های رگرسیون لجستیک، رگرسیون گام به گام، تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون تی مستقل استفاده شد.
نتایج: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که متغیرهای معدل دوره قبل (۰۰۰۱/۰ = P؛ ۵۹/۸ < t)، نمره
آزمون پیش کارورزی (۰۰۰۱/۰ = P؛ ۴۵/۷ < t) و نمره آزمونهای شناختی (۰۰۰۱/۰ = P؛ ۴۸/۴ < t) نقش معناداری در پیش بینی عملکرد داوطلبان در آزمون ورودی دوره های تخصص دارند. همچنین این متغیرها توانستند وضعیت پذیرش یا عدم پذیرش دانشجویان در دوره های تخصصی را پیش بینی نمایند (۰۰۰۱/۰ = P؛ ۶۳/۶۳۰ = ). نتایج مربوط به آزمون تی مستقل نشان داد که بین عملکرد زنان و مردان در آزمون ورودی تخصص (۰۰۰۱/۰ = P؛ ۹۱/۴ < t)، معدل (۰۰۰۱/۰ = P؛ ۶۷/۴ < t)، و آزمون های شناختی (۰۳۸/۰ = P؛ ۰۸/۲- < t) تفاوت معنی دار وجود دارد.
نتیجه گیری: توانایی شناختی داوطلبان دوره های تخصص دانشگاههای علوم پزشکی و عملکرد تحصیلی قبلی آنان، مهم ترین پیش بین های موفقیت در آزمون ورودی و پذیرش در دانشگاه هستند. لذا لازم است، علاوه بر آزمون های ورودی و عملکرد دوره های قبلی سایر شایستگی های ضروری برای دانشجویان علوم پزشکی همچون مهارت های تفکر تحلیلی، تفکر منطقی، حل مساله و توان تصمیم گیری در سنجش های ورودی آنان مدنظر قرار گیرد.