ایدئولوژی و جهان بینی عارفان که بر مدار بن مایه های اسلامی شکل گرفته در عین تنوع و گوناگونی، همواره از مستدرکات معنوی مشابهی برخوردار بوده است که بی شک جدا از تجارب زیسته، الهامات و واقعه های غیبی، این شباهت ریشه در تعالیم انسان ساز اسلامی دارد که پرتو آن همواره بر تصوف ایران زمین سایه افکن بوده است. از این رهگذر دریافت های ویژه از برخی مفاهیم عرفانی به عنوان یک اصل و گاه مرحله ای از تصوف اسلامی در کلام
شیخ احمد جام چنان نمود پیدا می کند که نه تنها پیشینیان بلکه معاصران نیز که عرفان نظری را در تتبع آثار اوتاد و اقطاب می جویند بهره مند از آن خواهند بود. در این جستار به بررسی دو مقوله
توحید و فقر در آثار
شیخ احمد جام و
سلطان باهو پرداخته شده است تا از رهگذر شباهت های موجود بتوان بازتاب اندیشه های عرفانی شیخ جام را در کلام
سلطان باهو نشان داد. هرچند که
سلطان باهو ره یافت عرفان عملی را در آموزه های مکتب قادری فرا گرفته است اما با توجه به شباهت فراونی که میان اندیشه های او و شیخ جام دیده می شود می توان گفت که
سلطان باهو متاثر از مکتب خراسان و هرات و به خصوص آرای
شیخ احمد جام به تبیین و توضیح مقام
توحید و فقر توجه دارد؛ وی همچون شیخ جام،
توحید را نه تنها اقرار به یگانگی خداوند بلکه افزون بر آن پذیرش رسالت پیامبر اکرم هم می داند و در تعالیم عرفانی خویش به پیروی از شیخ جام فقر را همچون نوری می داند که سایر نورهای موجود در هستی از آن به وجود آمده است.