مقایسه جایگاه معشوقه در بوف کور صادق هدایت و شب های روشن داستایفسکی
Publish place: 4th National Conference on Professional Research in Psychology and Counseling with a Teacher Perspective
Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 170
This Paper With 10 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CFTP08_1525
تاریخ نمایه سازی: 11 مهر 1401
Abstract:
داستانهای عاشقانه از پرمخاطب ترین نوع داستان در قرن بیستم است. رواج این سبک داستان از دیرباز وجود داشته و اکنون نیز تعداد آن رو به افزایش است. اصلیترین عامل در خلق داستانی عاشقانه، وجود معشوقه است. وجود معشوقه های زمینی و آسمانی در کنار توصیف ویژگیهای جسمانی و روحانی، ظاهری و باطنی آنها، باعث جذب مخاطب و گسترش داستانهای عاشقانه شده است. صادق هدایت، نویسندهای ایرانی تبار و داستایفسکی نویسنده ای روسی است. این دو اگر چه در زمان، جغرافیا و چگونگی زیست با هم متفاوت اند، اما سخن از عاشق و معشوق و روایتهای اینگونه، در آثارشان نمود دارد. آنان جلوه های عاشقانه ی عصر و زمان خود را در جسم و روح معشوقه ی داستان خود میریزند و آن را به این شکل معرفی میکنند. این پژوهش با استفاده از روش تطبیقی به بررسی و نقد جایگاه معشوقه در بوف کور هدایت و شبهای روشن داستایفسکی میپردازد. دستاورد پژوهش نشان میدهد که بین معشوقه های این دو اثر ویژگی های مشابه و متفاوتی وجود دارد.
Keywords:
Authors
عادل فاطمی
دانشجوی کارشناسی زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید رجایی شیراز