در قاموس اهل دل
آبای علوی یکی از رویکردهای تکامل تدریجی در بحث تطور وجودی از دیدگاه متکلمینو فلاسفه می باشد که همان افلاک سبعه است و عبارتند از مه و تیر و ناهید و خورشید و بهرام و برجس وکیوان و به اعتباری، همان: قمر و عطارد و زهره و شمس و مریخ و مشتری و زحل می باشد، که فلاسفه درپیدایش هستی معتقدند ، از ازدواج بین
آبای علوی و آخشیجان (عناصر اربعه) که عبارتند از «آب و باد و خاک و آتش، موالیدثلاث بوجود آمدکه عبارتند از: جماد و نبات و حیوان. با اندک تاملی در آثار قدما، در می یابیم کهبسیاری از شاعران، بویژه در نوع عرفانی ادبی، به این افلاک یا همان
آبای علوی اشاره کرده اند.دایه من عقل و ذقه شرع و مهر انصاف بود آخشیجان امهات و علویان آبای منآنها به استناد الله ما خلق الله عقله دایه را عقل می دانند. یعنی اولین چیزی که خلق شد، عقل بود و آنرا قوهفاعله می دانند و سپس نفس آفریده شد همان قوه قابله. پس از آن
آبای علوی که همان افلاک سبعه یا هفتکوکب است خلق شد که آن را پدر خود می دانند. و پس از آن آخشیجان یا همان عناصر ضدیا امهات اربعهخلق شد که عبارتند از: آب و باد و خاک و آتش . این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی کار شده است، میپردازد به برخی از اشعارشاعرانی که به نحوی به یک یا چند فلک از افلاک سبعه اشاره نموده اند.