تحقیقات
جامعه شناختی در مورد محرک های
میان مقیاس (تعاملات بین گروه ها، سازمان ها و موسسات به عنوان تاثیرگذاری بر تغییرات اقلیمی)، در حال ظهور است. فرآیندهای میان مقیاس، مقیاس های کلان و خرد را به هم پیوند می دهند. اینجاست که صنعت، سازمان های جنبش آب و هوایی و جنبش های متقابل و نهادهای حاکم محلی، منطقه ای، ملی و بین المللی و سایر سازمان ها با هم تعامل دارند. فرآیندهای
میان مقیاس بر رابطه بین "ساختار" و "عاملیت" و پویایی در حال تکامل آنها تاکید دارد. هدف از این پژوهش، بررسی چشم اندازهای
میان مقیاس کنش متقابل
تغییرات اقلیمی و
جامعه بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات مورد نیاز، با استفاده از اسناد کتابخانه ای و پژوهش های انجام شده در این زمینه انجام پذیرفت. در این بررسی، ما بر روی محرک های انسانی تغییرات آب و هوایی و تمرکز می کنیم. درک اینکه چرا افراد، سازمان ها و ملت ها اقداماتی را انجام می دهند که بر اقلیم تاثیر می گذارد، به نوعی مقدم بر سایر مسائل مربوط به تغییرات آب و هوایی است، بنابراین تاکید ما بر عوامل محرک است. نتیجه حاصل بیانگر آن است که در طبقه ی
میان مقیاس ها، اقدامات شرکت های حقوقی برای رسیدگی به تغییرات آب و هوا از شک و تردید در آب و هوا گرفته تا مشارکت فعال برای کاهش و انطباق متفاوت است، اما آنها اغلب توسط زمینه ها و فرآیندهای نهادی، سیاسی و اقتصادی محدود می شوند. مطالعات چگونگی تاثیر سازمان ها و بخش های مختلف بر واکنش های تغییرات اقلیمی، یک حوزه فعال تحقیقاتی در درک پویایی عدالت اقلیمی است.