چپ اسلامی و غیرواقع گرایی دینی در اجتهاد در شریعت؛ با تامل در آرای حسن حنفی و علی شریعتی.

Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 129

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JMAM-8-15_006

تاریخ نمایه سازی: 29 آذر 1401

Abstract:

انسان گرایی اسلامی جریان فکری نوپدیدی است که با تاثر از مبانی نظری اومانیسم غربی، درصدد بازخوانی میراث اسلامی است. یکی از موضوعاتی که در این رویکرد بسیار کانون توجه بوده است، تعیین نقش شریعت در تنظیم قواعد و رفتار زندگی فردی و اجتماعی است و در این راستا «اجتهاد سنتی» در شریعت را به عنوان مهم ترین ابزار فهم شریعت مورد نقد و بررسی قرار می دهند. مبانی نظری اومانیسم اسلامی، عبارت اند از: ۱- الهیات انسان محور؛  ۲- انسانی سازی میراث اسلامی؛  ۳- محوریت عقل خود بنیاد در نظام معرفت دینی؛  ۴- اولویت حقوق محوری برای خروج از بار تکلیف دینی. علی شریعتی و حسن حنفی دو متفکر برجسته جریان چپ اسلامی با رویکرد اومانیستی است که با ایدئولوژیک کردن دین و میراث اسلامی، «اجتهاد» نوین و مطابق با مقتضیات زمانه را پیشنهاد می کنند تا به نوعی «مدرنیته اسلامی» بومی را تحقق بخشند. اما با توجه مبانی معرفتی که این اجتهاد پیشنهادی نوین بر آن ها مبتنی است، این رویکرد از ضعف ها و کژی های معرفتی و عملی برخوردار است که عبارت اند از: ۱- خارج کردن علم فقه از دایره علوم تعیین کننده قوانین و قواعد اسلامی و شرعی؛ ۲- ابتنای قواعد و ساختار علوم اسلامی بر ایدئولوژی سکولار و انسانی؛ ۳-سکولاریسم معرفت شناختی و سکولاریسم روشی در تعیین قواعد و قوانین زندگی جامعه اسلامی؛ ۴- غیرواقع گرایی گزاره های دینی. ۵- قداست زدایی از باورهای دینی. درنتیجه مدل پیشنهادی چپ اسلامی «اجتهاد در شریعت» با رویکرد اومانیستی سوای از برخورداری از مشکلات نظری و معرفتی، با زیست جهان انسان مسلمان که خداوند را در کانون «نظر» و «عمل» خود قرار می دهد، سنخیتی ندارد.

Authors

سید محسن میری

دانشیار دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه

نصرالله آقاجانی

استادیار دانشگاه باقرالعلوم

حسن توسلی

دانشجوی دکتری اندیشه معاصر مسلمین جامعه المصطفی نمایندگی تهران و البرز