تبیین جامعه شناختی تاریخی براوضاع تاریخ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران، در عصر فتحعلی شاه قاجار abstract
یکی از ویژگیهای بارز تاریخ ملت و سرزمین ما ایران، این است که تاریخ را خود ننوشته ایم بلکه بیگانگان تاریخ را برایمان نگاشته اند.آن هم تاریخی از نوع ثبت وقایع و سرگذشت شاهان، نه تاریخی که بر اساس رابطه ی علت و معلولی و ارتباط طبیعی امور و تحولاتاجتماعی نوشته شده باشد. پرسش از محتوا و بنیادهای نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران در عصر قاجار، یکی از مهمترینموضوعاتی است که پژوهشگران حوزه ی
جامعه شناسی تاریخی در ایران با آن مواجه هستند. نظامهای سه گانه ی مذکور در تاریخ ایرانمسیرهای مشابه و متفاوتی را در مقاطع زمانی خاص پشت سر گذرانده اند. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای)اسنادی(،مقایسه نظامهای سیاسی شرق و غرب از نظر فیلسوفان و اندیشمندان بزرگ جامعه شناسی تاریخی، از گذشته تا امروز، بازخوانینگرشهای غالب نظری در باب مسائل تاریخ سیاسی)مارکسیستی یا استبداد شرقی، سلطانیزم وبری یا پاتریمونیالیسم و رویکرداستبداد ایرانی(، تاریخ اجتماعی)تغییر جمعیتی، صورت بندیهایی از نوع فئودالیسم و ملوک الطوایفی( و تاریخاقتصادی)معیشتی، شبانیو کشاورزی(، در تاریخ ایران، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج پژوهش بازگوی آن بود که ایران دوره ی فتحعلیشاه قاجار، جامعه ایبه لحاظ اقتصادی بسیار فقیر و عقب مانده، از نظر اجتماعی دارای جمعیتی رو به رشد، ارتباطات پراکنده و بیارتباط با جوامع دیگرو از نظر سیاست، روابط بین الملل، علم و فرهنگ، منقطع و منفک و جای مانده از مابقی جهان بوده است.