بررسی نقش میانجی بینش شناختی در رابطه بین طرحواره های اولیه و سبک های دلبستگی با ابعاد مختلف ارتباطات زناشویی

هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین سبک های دلبستگی و طرحواره ­های ناسازگار اولیه با ابعاد مختلف ارتباطات زناشویی: بررسی نقش واسطه ­ای بینش شناختی است. روش: طرح تحقیق حاضر از نوع همبستگی (رگرسیون) بود. جامعه آماری پژوهش­ حاضر را کلیه افراد متاهل شهر اصفهان تشکیل می­ دادند که از این تعداد، ۵۶۳ نفر به عنوان حجم نمونه بااستفاده از فرمول بارون کنی به صورت نمونه ­گیری در دسترس انتخاب و وارد پژوهش شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال کولینز و رید، پرسشنامه طرحواره­ های ناسازگار اولیه (فرم کوتاه)، پرسشنامه زوجی اینریچ و مقیاس بینش شناختی بک بود که از روایی وپایایی مناسبی برخوردار بودند. یافته­ ها: نتایج پژوهش نشان داد دلبستگی ایمن با ضریب رگرسیونی استاندار شده ۲۴۵/ ۰- بیشترین نقش را در پیش بینی ارتباطات داشت. که در حضور متغیر بینش شناختی هم با ضریب رگرسیونی استاندار شده ۱۴۰/۰- نقشی در پیش بینی ارتباطات دارد. همچنین بینش شناختی در رابطه­ ی بین طرحواره­ های اولیه و ابعاد مختلف ارتباطات زناشویی نقش واسطه ­ای دارد. حد و مرز مختل با ضریب رگرسیونی استاندار شده ۹۵/۰ - بیشترین نقش را در پیش بینی ارتباطات داشت. متغیر گوش به زنگی با ضریب رگرسیونی استاندار شده۱۹۲/۰ - و متغیر خودگردانی با با ضریب رگرسیونی استاندار شده ۰۸۹/۰ در حضور متغیر بینش شناختی نقش معناداری در پیش بینی ارتباطات داشتند.

Keywords:

cognitive insight , maladaptive schemas , attachment styles , marital relationship , بینش شناختی , سبک های دلبستگی , طرحواره های ناسازگار اولیه , ارتباطات زناشویی