۷. گذری بر هویت ملی در عصر پهلوی دوم (۱۳۲۰-۱۳۵۷)؛ سیاست ها و ابزارها

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 375

This Paper With 34 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IRST-3-5_007

تاریخ نمایه سازی: 20 اسفند 1401

Abstract:

هویت شاکله ی جامعه است و پیوندی وثیق با فرهنگ، تاریخ و آداب ورسوم هر ملتی دارد. مانایی جامعه و حکومت در گرو حراست و پاسداشت مولفه های هویت جمعی است از سوی دیگر، اگر نظام سیاسی نتواند مولفه ها و شاخص های هویتی خویش را حفظ نماید، با بحران های مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مواجه می شود و به تعبیری، استحکام نظام مورد آسیب قرار می گیرد. ازاین رو، حکومت ها، مترصد اتخاذ سیاست های هویتی از طریق ابزارهای مختلف برای نهادینه سازی هویت خویش هستند. نظام های غیردموکراتیک و استبدادی، تلاش دارند هویت مطلوب خویش را در جامعه نهادینه نمایند. سیاست هویتی آن ها عموما در تقابل با هویت ملی است و لذا می کوشند با تدابیر و سیاست های دستوری، هویت سازی متناسب با ایدئولوژی خویش را پیگیری نمایند. حکومت پهلوی در ایران معاصر مترصد اتخاذ چنین رویکردی بود که منجر به بروز شکاف هویتی در جامعه بین اجتماع و نظام سیاسی شد. مقاومت عمومی در برابر سیاست هویتی پهلوی دوم منجر به شکل گیری جریان اجتماعی مخالف سیاست دستوری پهلوی دوم گردید. جریان های اسلامی نیز شکل دهنده ی مخالفت عمومی با سیاست هویتی پهلوی- مبتنی بر ملزومات باستان گرایانه و ضد دینی- برای پاسداشت هویت دینی و ملی ایرانیان به صورت توامان بودند. مقاله ی حاضر با بهره گیری از رویکرد تحلیلی- توصیفی مترصد پاسخگویی به این سوال است که پهلوی دوم برای هویت سازی باستان گرایانه از چه سیاست ها و ابزارهایی بهره گرفت؟ یافته ها نشان می دهد در حکومت محمدرضا شاه از مجموعه نهادهای فرهنگی برای هویت سازی جعلی و همسو با سیاست فرهنگی پهلوی بهره گرفته شد و برخی از این سیاست ها در عرصه ی هویتی شامل؛ شاه پرستی، باستان گرایی، اسلام زدایی و ترویج غرب گرایی می شود.

Authors

مرتضی علویان

دانشیار علوم سیاسی دانشگاه مازندران

ملیحه نیکروش رستمی

کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه مازندران