ارزیابی تغییرات ترکیبات شیمیایی و همبستگی آنها با هضم پذیری در علوفه برخی از گندمیان مرتعی خوزستان (مطالعه موردی: ماسه زارهای شمال غرب بستان)

Publish Year: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 103

This Paper With 14 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IJRDR-21-2_007

تاریخ نمایه سازی: 27 فروردین 1402

Abstract:

اطلاع از هضم پذیری گونه های مختلف گیاهی موجود در ترکیبات گیاهی و اجزای فردی گیاه و همچنین آگاهی از چگونگی ارتباط هضم پذیری علوفه مرتعی با ترکیبات شیمیایی علوفه یکی از ملزومات اساسی به منظور مدیریت کمی و کیفی هضم علوفه مرتع و  تغذیه دام در مرتع است. بررسی با هدف ارزیابی تغییرات ترکیبات شیمیایی علوفه در طول دوره رشد (از آغاز رویش              مجدد در اواخر زمستان تا مرحله بذر دهی) و تعیین ارتباط هضم پذیری علوفه با این ترکیبات در مهمترین گندمیان مرتعی گرمسیری شامل: Cenchrus ciliaris, Panicum antidotale  Pennisetum divisum, و Cymbopogon olivieriدر عرصه های ماسه زار استان خوزستان (شمال غرب بستان) انجام شد. نمونه برداری های مکرر هر ۲۰ روز یکبار انجام شد و براساس طول دوره رشد، تعداد آن در هر گونه متفاوت بود (به طوری که برای هر گونه در هر مرحله سه تکرار از هر نمونه، حداقل ۱۰ پایه گیاهی برای هر تکرار، و برای گونه های فوق به ترتیب از راست به چپ ۶، ۶، ۸ و ۷ مرحله نمونه برداری شد). پروتئین خام (CP)، کربوهیدرات های محلول (WSC)، فیبر خام (CF)، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF)، خاکستر و میزان قابلیت هضم ماده خشک (DMD) به کمک دستگاه NIRS تعیین و تجزیه واریانس، همبستگی و رگرسیون چندگانه بین شاخص های ارزش غذایی و گونه های مختلف با مراحل رشد انجام شد. نتایج نشان داد که بین گونه های مختلف و مراحل مختلف رشد از نظر ارزش غذایی اختلافات معنی داری وجود داشت. به طوری که گونه Cenchrus ciliaris با داشتن بالاترین DMD (۷۲/۴۹ درصد)، CP حدود ۵/۱۰ درصد، بالاترین درصد خاکستر و کمترین مقدار CF و  ADFدارای برترین کیفیت در میان ۴ گراس مرتعی بود و گونه Pennisetum divisum با کمترین مقدار DMD و بالاترین CF و ADF دارای پایین ترین کیفیت علوفه بود. همبستگی بین شاخص های ارزش غذایی گونه های مختلف با مراحل رشد نشان داد که قابلیت هضم ماده خشک با پیشرفت مراحل رشد، در سه گونه اول دارای همبستگی منفی و معنی داری بود، اما در گونه Cymbopogon olivieri این روند معنی دار نشد، درحالی که درصد پروتئین خام و خاکستر با زمان در کلیه گونه های مورد بررسی همبستگی منفی و معنی داری (در حد یک درصد) نشان دادند؛ درصد فیبر خام و ADF با پیشرفت زمان در سه گونه مذکور همبستگی مثبت و معنی داری داشتند. به کمک رگرسیون چندگانه و بر مبنای همبستگی قوی و معنی داری که بین قابلیت هضم ماده خشک با CP، WSC، CF، ADF و خاکستر وجود داشت معادلاتی برای برآورد قابلیت هضم ماده خشک ارائه گردید، به طوری که در این معادلات برای گونه Pennisetum divisum ۹۶۱۶/.= ۲R، در گونه Cenchrus ciliaris ۹۸۱۷/.=۲R، در گونه Cymbopogon olivieri ۹۱۳۴/.=۲R و برای گونه  Panicum  antidotale ۹۷۱۲/.=۲R بود.

Authors

کورش بهنام فر

پژوهشگر مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، اهواز، ایران

خلیل عالمی سعید

استادیار، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین، اهواز، ایران