تحلیل ساختار روایت در محبوب القلوب (بر مبنای الگوی روایی گریماس)

Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 250

This Paper With 9 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

CLCA01_030

تاریخ نمایه سازی: 30 خرداد 1402

Abstract:

ساختار روایت یکی مباحث نقد ادبی جدید به شمار می آید. گریماس تلاش کرده است تا اجزای تشکیل دهنده ساختار روایت ولادیمیرپراپ را به شش عنصر روایی تقلیل دهد. محبوب القلوب به عنوان یکی از داستان های عاشقانه ادبیات فارسی روایت زندگی شمس و قهقهه است که در قالب حکایت ، اندیشه های عاشقانه و اجتماعی خود را به بیانی زیبا ارائه می کند. در این پژوهش سعی می شود که حکایت های محبوب القلوب را بر اساس الگوی ساختارگرایی گریماس بررسی و تحلیل شود. با تحلیل ساختارهای روایی محبوب القلوب می توان به هنر داستان پردازی و تفوق هنری میرزا برخوردار فراهی رهنمون شد. در این پژوهش، حکایت عاشقانه محبوب القلوب با سه مولفه، پیرنگ، ساختار کنشگران و تحول شخصیت تحلیل می شوند. پیرنگ داستان محبوب القلوب دارای سه بخش یا سه پاره ی ابتدایی، میانی و انتهایی هستند که از الگوی ثابت پیروی می کنند. نقش ها دارای هویتی اجتماعی یا یکی از حالت های فرهنگی یا درونی فاعل هستند. کنشگر فرستنده و گیرنده، به طور معمول "کنشگر فاعل" است. فاعل در تقابل با "فرهنگ و اجتماع" قرار می گیرد یا چند مشارک در قالب یک کنشگر ارائه می شود. فاعل در جستجوی شئ ارزشی( تقرب برای اهدف اجتماعی و فرهنگی) است و سعی دارد که به مطلوب خود دست یابد، اما هنگامی که هدف، شیطانی و بر اساس امیال نفسانی باشد نیروی الهی، فاعل را از رسیدن به هدف بازمی دارد مانند حکایت تاجر و قاضی.

Authors

تاج الدین خندان

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی علوم تحقیقات تهران ایران

لیلا خندان

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی علوم تحقیقات تهران ایران